برشی از کتاب سراج التواریخ :متنِ فتوای تکفیر مردمِ هزاره توسط امیرعبدالرحمن:چون کفر اشرارِ هزارهیِ دایه و فولاد و زاولی و سلطان احمد و اُ
رزگان و غیره بهجایی رسید که بر جمیع غازیان مسلمان حکم کفر نمودند و سرکار اعلی در قلع و قمعِ بنیاد این بیدینان که اثری از ایشان در در آن محال و خلال جبال نماند، و املاک ایشان در بین اقوام غلجایی و دُرانی تقسیم شود، چنین سررشته و تجویز فرمودند که سپاه نصرتپناه نظامی و اُلوسی از هر سمت و جانب دولتِ خداداد آنچنان در خاکِ طوایفِ باغیهیِ هزارهجات جمع شوند که نفری از آن طوایف گمراهان جان بهسلامت نبرد و رها نشود و کنیز و غلام از طوایف مذکور به دستِ هر نفری از اقوام مجاهدین افغان
ستان بوده باشند. بنا بر آن در نفری اُلوسی افغانستان تقسیمی شده است که داخل اشتهارات بهتفصیل میباشد و از آن جمله در حصهیِ قندهار تعلقهی حکومت سردار عبداللهخان دههزار نفر مقرر گردیده که چیزی از جملهی دههزار سواره بوده، باقی پیاده باشد و همانقدر نفری پیاده و سواره رسانیدنِ غلهی خوراکهیِ دوماههی ایشان نیز بر ذمهی خود نفری مذکور میباشد که همراه خود برسانند، و در جمعآوری تقسیم نفری سواره و پیاده بر ایشان سررشته چنین است که مَلِکان و معتبران قوم و ملایان مساجدها را که شمار نفوسشماری اقوام را کردهاند، جمع نموده تقسیم نفریِ مذکور و خوراکهیِ ایشان دوماهه بوده باشد بنمایند، و بعد از علمِ تقسیم محصلها مقرر نموده، جمعآوری آنها را در جایی که نزدیک کلیهی اقوام باشد خواه یک جا و خواه دو جا و سه جا شود سانِ آنها را دیده، به خیریت به سرکردگیِ خود سردار عبداللهخان در سر حد تعلقهی خود که نزدیک ملکهای هزارهجات کفارِ اشرار باشد، رسیده معطل بدارد و از رسیدنِ خ خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ادامه مطلبما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 10 مهر 1402 ساعت: 17:06