مطالعه کتاب هزارهها در اسکاندیناوی
در کنار اینکه سخت مریض هستم و حوصله هیچ چیزی ندارم ولی علی رغم آن، مطالعه این کتاب ارزشمند برایم خیلی شیرین شده است و تازه دو فصل اول این کتاب را خواندم.
در فصل اول این کتاب، ملت بودن مردم هزارهها را مطرح کرده است و در صفحه 18 کتاب چنین آمده است: 《واقعیت نیز چنین است که هزاره، هزاره است و هیچ واژهای جز <هزاره> نمی تواند معرفی کامل و جامع این مردم باشد. هزارهها با وجود این که در میان خود دارای طوایف و اقوام خوردتر و کوچک تر و همچنین گرایش ها، افکار و مذاهب مختلف اند اما در نهایت همگی با اتفاق نظر خود را هزاره میدانند.》و به نقل از کتاب هزارههای افغانستان نوشته دکتر سید عسکر موسوی، مینویسد که 《کاتب هزاره نظریهای منشأ ترکی داشتن هزاره را از دیگر اقوال برتر و واقعی تر دانسته است.》و علاوه بر این، اقوال و اسناد دیگری را نیز ارائه داده است که هر کدام از ارزشمندی بالای برخوردار است.
اما فصل دوم این کتاب تحت عنوان (هزارهها و ناگزیری گریز از زادگاه) که اشک را به چشم هایم جاری ساخت و از مظلومیت های مردم هزاره که باعث گریزشان از زادگاهشان در طول تاریخ شده است را با تحریر درآورده است.
طبق این کتاب هزارهها در زمان تهاجم چنگیز خان از مناطق هزاره نشین آواره شده و مجبور شدند که زادگاه شانرا به اجبار ترک کرده و به مناطق امن تری پناه ببرند. امیر خسرو دهلوی شاعر بزرگ زبان و ادبیات فارسی نیز از جمله مهاجران بودهاست.
در زمان نادر شاه افشار و احمد شاه ابدالی هزارهها در کنار تحمل کشتار های پی در پی، مجبور به کوچ های اجباری و آوارگی شدهاند، در زمان ناصرالدین شاه قاجار عدهای از هزارههای افغانستان از قلعه نو و بادغیس به جام و باخرز انتقال داده شدند و در زمان حکومت عبدالرحمان بارکزایی بعد از سرکوب و قتل عام هزارهها تعدادی زیادی از مردم هزاره مجبور شدند که به پاکستان، هندوستان، ایران و مناطق مختلف آسیایی مرکزی پناه ببرند.
نسل کشی عبدالرحمان، اعلان جهاد علیه مردم هزاره از سوی عبدالرحمان خان و علمای وابسته به دربار شاه، حبس و دستگیری دسته جمعی میرها، خان ها، سلطان ها، بزرگان خانوادههای شان و اعدام دسته جمعی آنها، فروخته شدن زنان، کودکان و دختران در بازار ها به قیمت 20 تا 40 روپیه، غصب زمین و اشغال مناطق وسیع هزارستان پس از سرکوب هزارهها از عواملی بودند که منجر به مهاجرت و آوارگی تعدادی کثیری از مردم هزاره شدند.
طبق این کتاب در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان نیز هزارهها از مهاجرت و آوارگی به دور نمانده و تهدید و تهاجم علیه مردم هزاره در این زمان نیز ادامه داشته و مردم ناگزیر به گریز از زادگاهشان شدهاند.
رژیم حفیظ الله امین به نحو بیمارگونه ای با هزارهها خصومت میورزید که حتا به تعدادی پول و اسلحه می داد تا به هزارهها حمله کنند.
تره کی پلان کوچاندن اجباری هزارهها را از سرزمین خودشان طرح کرده بود و در منطقهای هزاره نشین دره صوف به اجرا درآمد اما مقاومت هزاره های ساکن آنجا مانع عملی شدن این گونه پلان ها شد.
جنگ افشار که فاجعهای بزرگی بوده و تعدادی آن را نسل کشی یا ژنوساید هم تعبیر کرده اند. مجله افشار از سوی حکومت اسلامی وقت، از سه جهت شمال، شرق و غرب مورد حمله شدید قرار گرفت که تعداد زیادی از غیر نظامی های ساکن آنجا به گونه وحشتناکی قتل عام شدند. پس از تصرف افشار، اکثر خانواده های که جان سالم به در برده بودند، مجبور به مهاجرت شدند.
طالبان با طرح و هماهنگی آمریکا و انگلستان، تمویل مالی عربستان سعودی و امارات متحده عربی و مدیریت عملی پاکستان به وجود آمد. اما هزارهها در ضمن اینکه با طالبان تفاهم نامه عدم تعرض و مصالحه امضا کرد از قتل عام، ظلم و ستم های طالبان در امان نماند و در 22 حوت 1373 عبدالعلی مزاری دبیرکل حزب وحدت توسط طالبان کشته شد. هزارستان تحت محاصره شدید طالبان قرار گرفت که حتا نماینده خاص آمریکا با طالبان دیدار کرد و سازمان ملل ماه ها سخت درگیر مذاکره با طالبان بود تا محاصره هزارستان را بردارد.
فاجعه یکاولنگ که در آن تعدادی زیادی از مردم عادی هزاره توسط طالبان به قتل رسید و پوست صورت تعدادی زیادی را زنده کنده بودند. کوفی عنان دبیرکل وقت سازمان ملل این کشتار طالبان را به شدت محکوم کرد.
طبق منابع تعداد کشته شده های یکاولنگ را چهار صد تا پنج صد نفر رقم کرده اند. که 331 نفر از شاعران، نویسندگان، هنرمندان و روزنامه نگاران افغانستانی و ایرانی با امضا و ارسال نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد، مدیرکل سازمان یونسکو و مدیرکل سازمان یونیسف ضمن ابراز نگرانی از در معرض خطر و آسیب جدی قرار گرفتن وضعیت اجتماعی و فرهنگی هزارهها به عنوان یک قوم، خواستند که در برابر فجایع افغانستان اقدامات موثر انجام دهند.
در حکومت انتقالی حامد کرزی طبق توافقات کنفرانس بُن، هزارهها با دو معاون ریاست جمهوری و پنج وزیر در کابینه حضور داشتند. اما همین که کرزی رییس انتخابی حکومت شد، قدم به قدم در پی هزاره زدایی برآمد و در طول ریاستش به هزاره زدایی ادامه داد.
به عنوان نمونه به چند فعالیت حکومت به خاطر حذف هزاره اشاره میکنم:
1. فیلم کابل اکسپرس: این فیلم به سرپرستی کبیر هندی ساخته شده که البته در ساختن این فیلم حلقات افراطی نزدیک به حافد کرزی نقس داشته بودهاند و هزاره ها چنین توهین شده بوده: 《هزارهها یکی از خطرناک ترین اقوام افغانستان اند که پیشه ای شان دزدی و غارت گری است.》
2. تهاجمات کوچی ها: کوچی ها مردم مسلح و فاقد مسکن دایمی است و دولت هیچ توجه به آنها ندارد. کوچی ها هر سال به مناطق هزارهها میروند و از چراگاه های مردم استفاده میکنند و ضمنا شبانه حمله میکنند و اموال و مواشی مردم منطقه را به غارت میبرند و این مسئله باعث شده که تعدادی زیادی زادگاهشان را ترک کنند و مهاجر شدند.
و متاسفانه دولت هیچگاه راه حلی در این قسمت ارائه نکرده است.
3. جنجال های انتخابات پارلمانی 1389 در ولایت غزنی.
4. کتاب شویی: کریم خرم عضو حزب اسلامی حکمتیار و وزیر اطلاعات و فرهنگ وقت با همکاری والی نیمروز تعدادی زیادی از کتاب ها را به بهانهای واهی به دریای هیرمند انداختند .
5. تهدید هزارهها از سوی حکمتیار.
هزارهها ها در زمان ریاست محمد اشرف غنی از گزند های حکومتی و طالبان در امان نماند.
گروگانگیری های پی هم، کشتارها پی هم، انتحاری های پی هم در مناطق هزاره نشین و حذف هزاره ها از چوکات دولت همچنان ادامه داشت.
جنبش تبسم و جنبش روشنایی به خاطر بی کفایتی و بی توجهی دولت نسبت به مردم هزاره شکل گرفت و جوانان زیادی در این دو جنبش به خاک و خون کشیده شدند.
مساجد و اماکن مذهبی مردم هزاره تحت تهدید های زیادی قرار داشت و تعدادی از مساجد به خاک و خون یکسان شد
و...
.
.
.
آزاد و سرفراز باد هزاره
خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 188 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 20:05