آیه های آفتاب ، نوشته از محمد انور فهیمی دره صوفی

ساخت وبلاگ

( آیه های آفتاب) نوشته از انور فهیمی

دوست ارجمندم محمد انورفهیمی ( کتاب هزاره ها دراسکاندیناوی ) را خوانده ، نظر ودیدگاهای خودرا در باره آن کتاب، نوشته است وبدین وسیله با دوستان شریک می نمایم ، این شما ونوشته جناب فهیمی

( آیه های آفتاب)

شکر شکن شوند همه طوطیان هند

زین قند پارسی که به بنگاله میرود

درقلم آ ورد حافظ قصه ی لعل لب

آب حیوان میرود هر دم ز اقلامم هنوز

آشنایان زبان حافظ میگویند ، طوطیان کنایه از شاعرانند ، قند گفتار نوشتار و آثار شاعران ، گفتارپارسی که به شاعران هند عرضه میشود ، دیوان و دفتر خود را جمع میکنند

حال یک ، زبان بسته ، یک قلم متروک و بی جان که در برابر رود بار جاری آب حیات چه از کوهسار قلم عزیزان جاریست و مزارع تشنه را سیراب کرده و احیا میکند آن همه شهد و شکر در کام های تلخ میریزد ازاین قلم چه ساخته هست ؟

گفته ی پیش که بال و پرش در حد توان آذین بود با منقارخون چکانش خدمت رسید و اشاره ای داشت باز به همان اشاره میروم ، من از گفتار و نوشتار شما ، هزاره هارا ، بسان یک باغ تماشا کردم ، یک گوشه و یکطرفش افغا نستان هست ، طرف دیگرش اسکاندیناوی ، این گوشه ی باغ درافغا نستان همواره با کینه های وحشیانه و سیری ناپذیری ، تیشه و تبر ارّه طوفان ، چپاول و انفجار و حملات سنگین رو برو درگیر بوده و هست ، یا به تعبیر امام علی

( کشتزاری میماند که ایستاده ، پخته ورسیده اش به داس ستم دررو میشود ، درو شده اش با پای استبداد جغول میگردد)

در جنبش تبسم احساس کردم کابل یک تابوتی است که اجساد آغوشته به خونه تبسم را با خود حمل میکند ، در جنبش روشنایی کابل اقیانوسی از خونست که انسان های بیگناه بی دفاع غوطه ور در خون بازی میکنند ، حافظ به این مضنون تعبیری دارد ، من مقتولم شکایت نمیکنم ، قاتل از من شکایت میکند.

دستگیریه علیپور شاهد این مدعاست

علیپور برای جلوگیری این انفجار کینه توزانه تلاش میکند ، دستگیر میشود، اقدام قیام علیپور یک ناله و فریاد هست در برابر این فاجعه ها ، استبداد ادعا میکند که این ناله ها امنیت ملی افغانستان را بهم میزند، نه انفجارات نه کشتارهای محافل و مراسم نه تحمیل حملات یغماگری برمیرزا ولنگ ، دیمیرداد وبهسود

و اما درگوشه ی دیگر این باغ اسکاندیناوی، امنیت ، قانون ، قانونمندی ،برق شور، سبقت گیری فرهنگی ، قلمی اقتصادی ورزشی مشاهده میشود ، اینجا بد نیست ، اشاره ای نمایم در قلم شما در این قسمت موشکافی تحلیل پختگی بحد کمال رسیده هست اما در قسمت اول گاه این دقت ها نیست ، جزیات گفته نمیشود ، دقت و نقادی بزرگان فرهنگ را دیده ما را روا نمی آید که چیزی بگوییم در نتیجه طبق تصویر و صورتگیری شما احساس میکنم که برای مهاجرین آن خطه و دوستان فرصتی پیش آمده باشد که از این فرصت شایسته هست بهره های کافی برده شود

ستایش میکند خودرا ستایش که نگاهش بلند است.انشاءالله نگاها بلند هست و بلند میشود. همتم بدرقه ی راه کن ای طایر قدس که دراز است رای مقصد و من نوسفرم ، اکنون در این فرصت های طلایی چنون نگاه کرده و نگاه می کنید همین گونه با گام های استوار، بلند ، مجهز ، پخته کامل حساب شده مسیر را طی می کنید.

کیلک تو باری کلا برملک ودین کشاده

سرچشمه آب حیوان از قطره ی سیاهی

امید می رود با همین شور و دمیدن ها ، این راه های پر خطر را بی پیما ید ، سرودم همین ، خواسته و ارزو و دعایم همین ، خوش درخشند آ یه های افتاب بلند بتابند ، پر خروش ، بخروشند ، ایه های افتاب شما یید ای اهل قلم شمایید ای هنرمندان شمایید هزاره ها آیات خدا و آیه های افتابند

+ نوشته شده در جمعه ششم فروردین ۱۴۰۰ ساعت 18:52 توسط رضا  | 
خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 155 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 20:05