حماسه دره صوف ، دفاع ومقاومت یا مبارزه وانقلاب؟ رضا ضیایی

ساخت وبلاگ

یش از هر چیزی پسندیده خواهد بود تا در باره رخداد ها ی دره صوف، قیام یا حماسه که آفریده شده است، کمی باز ترازگذشته ، واقعی ومستند سخن  گفته و تحلیل نمایم. ولی یادآوری این نکته هم ضرور است که تا هنوز  به خاطرعدم تمایل ما به تفکر و اندیشیدن ،در باره مسایل ومفاهم  مهم اجتماعی ، پدیده های  مبارزاتی وانقلابی ،،سیاسی وتاریخی  به ویژه  شناخت دقیق و روشن  از حماسه و نهضت مردم دره صوف  ، بها ندادن به امور وابزار جامعه شناسانه از رخداد تحول ساز سال هزار وسیصد و پنجا وهفت خورشیدی  منطقه  دره صوف تعریف روشن ومشخصی ارایه  نتوانسته ایم  ، یعنی ما ازآنچه سخن گفته وبه آن افتخارمی نمایم درحقیقت نتوانسته ایم ، رمز کشایی و چهره نمایی نمایم. به همین جهت گرفتار شعار زدگی و تعبیر وتعریف  مقلدانه وایستا  شده ایم . وبه تکرار سخنان چون دره صوف آغاز گر انقلاب ،سرزمین مقاومت ورشادت ، مرد خیز و قهرمان پرور ..پرداخته ایم .چقدر خوب خواهد بود که ما بعد از گذشت  نزدیک به چهار دهه ازآغاز وپایان آن رخداد کمیاب ومردمی دراول آگاهانه  تصمیم بگریم که با تکیه بر اسناد ومدارک موثق وگفته های همان نسل که  حماسه آفریدند از آن نهضت وحماسه ، بر نامه ها و آهدافش اگر در آن زمان مطرح شده ، شناخت دقیق بدست آوریم وسپس با منطق روشن ، تحلیل درست  وجامعه شناسانه  از آن  تعبیر  نموده و به معرفی اش  همت گماریم.اما یک مهم را نباید از یاد ببریم که واقعیتهای اجتماعی وتاریخی ،رخداد های سیاسی وفرهنگی زمانی قابل درک وشناخت است که ما از، شعار زدگی وسطحی نگری ، تقلید وروشهای پوپلیستی بیرون بیایم وبا واقعه  ورویداد مورد پژوهش وبررسی مان به عنوانی یک رخداد و واقعه اجتماعی و انسانی ، تاریخی وفرهنگی  بنگریم و به  بررسی و تفسیر یا قضاوت و داوری آن  بپردازیمدر دلوهزاروسیصد وپنجاه وهفت در منطقه  نه سر زمین ، دره صوف چه اتفاق و رویدادی متفاوت  وقابل تأمل رخ داده است؟ این مهمترین سوال وپرسان است  که پاسخ بجا وروشن می طلبد رخداد که ما امروز برای یاد آوری ، پاس داشت  وتجلیل از آفرینندگان آن گردهم آمده ایم ، جهاد بوده با کدام فتوی ودربرابر کدام دولت وکشور محارب؟ یا اینکه  وقوع  وانجام یک مبارزه و انقلاب  بود؟ علیه چی چیز وکدام  عقب ماندگیها و مرارتها با چه برنامه ،پیام و اهداف ؟ یا اینکه  رخداد دلو پنجاه وهفت دره صوف نماد یک مدافعه و مقاومت  مردمی بود که بناگزیری  گرایش وروش نظامی در پیش گرفت ؟ چرا ودفاع از چی وکدام منافع و مفاهیمی ؟ حال و در آغاز با فکر آرام وبدورازهرنوع تنش وآشفتگی روحی به بررسی مفاهیم طرح شده  توجهه نمایم .جهاد درنزد مردم  ما یک مفهو م وعمل مقدس دینی  است وهم یک مسله تخصصی دینی که  تحلیل آن حد اقل فعلن در توان ما نیست لذا در این نوشته وگفتار به بررسی دو پدیده ومفهوم دیگرمی پردازیم مبارزه وانقلاب  مبارزه به معنی ، نبرد و رزم دادن در برابر دشمن ویا رقیبان است ومبارزه  زمانی مطرح می شود که یک انسان یا گروهی از انسان ها نمی توانند شرایط موجود را بپذیرند و درصدد تغییر آن برمی آیند ،تا شرایط را بر اساس افکار وآرمانهای خود بهبود بخشند و درآن صورت عاقلانه آن است که درآغاز برای مبارزه برنامه واهداف تعیین کنندانقلاب ، انقلاب  یا همان ایجاد  دگرگونی های اجتماعی  وسیاسی اما ، درنگاه جامعه شناسان هر گونه جنبش اجتماعی  مردمی که به فرایندهای عمده اصلاح یا دگرگونی اجتماعی بینجامد، انقلاب نامیده می‌شود.بنا براین تعبیر  ، هر مبارزه و انقلاب باید از خود برنامه های مشخصی داشته باشد و برای انقلابیون ، بودن بعضی  بد ها ونبود خوبیها و ضرورتها ی اجتماعی  واضح وگفته شود و اهداف آن نیز از اول مشخص گردد ، از نمونه اگر یاد شود ، انقلاب بزرگ فرانسه با برنامه سرنگونی استبداد و ارتجاع آغاز شد و دست آوردش آزادی یک ملت  و در سطح بالا تر تدوین ونشر اعلامیه حقوق بشر بود حال پرسش ساده ولی راه کشا اینست که واقعه ورویداد سال پنجاه وهفت دره صوف ،یا جنبش ونهضت  مردمی با آن فداکاری وایثار، خود گذری وجان دادنها ،ایستادگی ورشادت مردم آن منطقه چه دستآوردهای مشخصی وعینی داشته است و کدام اصلاحالت ودگرگونیهای اجتماعی را آفریده است که باعث رونق زندگی ، معیشت  و امور زندگی ، بالندگی ودرخشندگی علمی  یا ارتقای جایگاه فضیلت  واخلاق ، انسانیت  ومعنویت مردم و حامیان آن رویداد شده باشد؟دفاع ومقاومت دفاع ومقاومت ، دفاع یعنی همان دفاع  آگاهانه  وانتخابی است  که دریک تعبیر روشن وشفاف ،  برای ترد تجاوز وخطری است  که فرد ویا جامعه ی را تهدید مینماید ، دفاع درفرهنگ و عرف بشری یک مسله پسندیده ومجاز ، مشروع وانسانی  تلقی گردیده ، لذا میتواند ارزشمند و قابل ستایش باشد.ومقاومت هم ایستادگی و مقابله کردن با تهدید وخطرات استدر دره صوف چه تهدید وخطری پیش آمده بود  تا تصم واقدام آن زمان مردم را دفاع و مدافعه یاد نمایم؟ این تهدید چگونه و از چی ناحیه ی به وجود آمده بود؟ مقاومت وایستادگی مردمی نیز در همین راستا یعنی در جهت دفاع مردمی  قابل تعبیر است. بنا بر گفته بعض کار شناسان و پژوهشگران امور اجتماعی و سیاسی  جنبش دره صوفیها در سال پنجاه وهفت به دفاع جانانه  بشری نزدیک تر است . اسناد  و مدارک  مکتوب وروایتهای  بزرگان بجا مانده از آن دوره این است که  بعد ازتهدید و تجاوز نمایندگان حزب خلق وحکومت  به مردم ، دستگیری بزرگان مردم دره صوف ، زندانی نمودن  وکشتار مردم بی دفاع ، بزرگان تصمیم گرفتند و از همه خواستند که تفنگ بدست  گیرند و واز زندگی  و حیثیت خود ها دفاع کنندد، تحلیل ومنطق قیام کنندگان این بود که اگر ایستاده نشویم همه  مارا دستگیر و درنهایت نا بود خواهد کرد.به همین خاطر هم بود که مردم دره صوف بعد از رفع و تردخطر وتهدید آنهم دردو مرحله حساس ، دوران حاکمیت حزب خلق و تجاوز شورویها و تهدید وتجاوز طالبان پاکستانیها ، بدون هیچ کدام مطالبه و خواست سیاسی و اجتماعی آرام وراحت  از میدان وعرصه های  مهم وتعیین کننده اجتماعی کنار کشیدند ویا کنار زده شدند.وآن همه قربانی و خسارات مالی وانسانی  واین گونه آ سان وراحت کنار رفتن بیانگر نداشتن بر نامه مدون و هدف سیاسی دراز مدت و تغییر آفرین است دلیل دیگر این سخن این است که مردم دره صوف  اینک بعد ازسی وهشت  سال از آغاز و فرجام آن حماسه مردمی ، جز صفت بی ضرر قهرمانی ویا سر زمین مرد خیز ، کوچکترین سهم ونقش درمسایل اجتماعی وسیاسی کشور ومنطقه شان ندا شته و برای شان چیزی نسیده است. گماشتن چند مآمور وکاتب یا عسکر وسرباز نمیتواند نشانه پیشرفت و افتخار ومایه امید واری باشد. لوگر نه پیشتاز قیام ومدافعه بود ونه هم  نقش اساسی  دردفاع ومقاومت علیه تروریسم  داشته است ولی هم ریس جمهور را دارد وهم ریس امنیت ملی و هم رهبرند وهم صاحب تصمیم  وآینده یک کشور. خوب دره صوفیها باید این راز هارا کشف و این توانمندیها را بدست آورند ودست از پایین کشیدن یک دیگر بردارند  دره صوفیها  بعد از روزگاران حماسه آفرینی و دفاع  ومقاومت  اکنون نتنها رهبر وپیشگام امور نیستدند که ازجمله پیروان خوب وموثیررهبران نیز شمرده نمی شوند. فقط دل به شعار های تند و زود گذرخوش کرده اند وبس.اگر سرک دره صوف قیر شده نه بخاطر مردم و فدا کاریهای آنها برای کشور است بلکه برای بردن چور مانند ذغال سنگ منطقه می باشد. تخریب فضا و محیط زیست تگاب دره صوف ، حسنی و نواحی معدن تور از مسایل است که سلامت باشندگان آنجا را تهدید مینماید وهیچ کسی به فکر آینده کودکان  وزنان  ودیگر طبقات آسیب پذیر آن جا نیست. ایجاد نفاق دوامدار میان مردم آنجا از دیگر مسایل است که نیاز به یک دفاع منطقی ومدنی دارد. دره صوفیها پیش از حضور در رسانه های جمعی و نوشتن شعار های خود فریبانه ،  نیاز به  فرورفتن در دل وقعر زندگی و جامعه  ، زمان وتاریخ خود ها را دارند، لازم است متدهای زیادی  آرام وبی صدا  به خواندن وتفکر ، دقت و تحلیل از خود بپردازند وازخود بپرسند که سر این  خود خوشیهای  کودکانه و راز پیشرفت  و موفقیتهای دیگر وطن داران در کجا است؟ دره صوفیها هنوز گرفتار  رشته های احزاب گذشته هستند و شعار های شان بر خواسته از همان تفکر  و روحیات دهه شصت وهفتاد است. با تأسف دیدیم که در چند مرحله ودر چند نقطه از این منطقه کوچک ، اختلاف و نفاق ، درگیری و قتل ، تنشهای شرم آور و برخوردهای خشن رخداده است ، این برخوردها نشانه مرض مزمن جهل ونفرت است وبایک جامعه قهرمان  هیچ ربط  ندارد ازطرف دیگر جوانان  تحصیل کرده  ما چقدر به این  خطرها وچالشها  اهمیت داده وبرای رفع و دفع آنها  چاره اندیشیده  و یا کار نموده اند؟ اگر منصافانه دواری شود ، امروزه دره صوفیها  با اینکه یک تعداد خیلی خیلی کمی شان به مکتب و دانشگاه ها راه یافته اند ولی واقعیت امر،حوادث که یاد شد و اختلافات  مو جود  نشان می دهد  که ما ازکاروانهای بعدی وعقب افتاده اجتماعی وسیاسی کشورهم  دوروعقب  افتاده تر هستیم ، از جمله  با تأسف دیده شده است که شهامت  اعتراف به کمبودها  وگذشت و بزرگواری را نیزهنوز خوب تجربه نکرده ایم به ویژه با هم منطقه وهم قشلاقیهای خود ها، شدید تر وبی گذشت تر عمل می کنیم. موجودیت  وجاری بودن این  واقعیتها ومسایل روزمره که گفته شد نشانه یک جامعه  که  شعار می دهیم  ویا مدعی میراث داری یک نسل انقلابی  ویا یک نهضت  ویا مدافعان فدا کار است نمی باشد. سخن آخر اینکه  حماسه که پیش از ما خلق شده هنوز هم با همه دستبردهای که دیده  ولی بازهم میتواند به عنوان یک سرمایه اجتماعی  برای ما انگیزه ونیرو ببخشد واز این توان باید  هوشمندانه وهدفمندانه استفاده نمایم ، داشتن روحیه خستگی ناپذیری ویک نوع اشتیاق  تعریف ناشده ،هنوز در رک وخون جوانان این دره وکوه ها دیده ومشاهده می شود ودر صورت ، دوری از شعار زدگی وآ رمان گرایی محض ، تعدیل روحیات اجتماعی ،  توانمند سازی  درونی ، روحیه خرد گرایی و دانایی پروری ، همپذیری وگذشت درامور اجتماعی ، مشق و تمرین سنجشگری و تدبیر بیشتر ، تصویر اهداف بلند وانسانی ، پیدا نمودن ، برجسته ساختن و تدوین ریشه های چالشها و  شناخت ومتن سازی راهکارهای  معقول وعملی می شود به آینده جوانان و وارثان مردان  حماسه ساز که ورق و صفحه متفاوت نگاشتند ، متن وفصل دگرگونه رقم زده  وایجاد نموده اند امید وار بود. به همین امید.

+ نوشته شده در  شنبه سی ام بهمن ۱۳۹۵ساعت 20:52&nbsp توسط رضا  | 

خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 169 تاريخ : شنبه 2 دی 1396 ساعت: 4:06