قیام دره صوف ، پی آ مدها ودست آ وردها. نوشته رضا ضیایی

ساخت وبلاگ
کودتای  خونین  وقهرآمیز هفتم ثور ۱۳۵۷  که توسط بخش مشخص از نظامیان وابسته به حزب دمو کراتیک خلق به وقوع پیوست ، اولین ومهمترین پیام و پیامد آ  ن افراطیت و جزمگرایی ، تبعیض و خشونت، کینه ورزی و انتقامجوی از باورهای فرهنگی ودینی،افکار و ارزشهای ملی،  انتقام جوی از بخشهی بزرگ و اکثریت ملت افغانستان بود. این کودتا، هر چه ، بیشتر به شورش جنون آ میز و عقده مندانه ی می ماند که توسط تعداد انسانهای ما جراجو و جاه طلب، طرح و عملی گردیده ، اعمال و کردار گردانندگان کودتا ثابت نمود که کودتا گران بیشتر به دیوانگان مست می ماندند که برای رسیدن به قدرت از هیچ عمل زیشت و سفیهانه، دریغ نداشتند، اعمال افراطی و تصمیمات کودکانه آ نهادر حقیقت باز تاب دهنده آ ن بود که گردانندگان اصلی کودتا دارای امراض جنون و جاه طلبی وعقده های روانی بودند. آ  نها با صدور فرمانهای عقده مندانه و نفرت آ ور، افکار واعمال  نفرت انگیز شان افغانستان را بسوی فاجعه بزرگ و پرتگاهی بی باز گشت به پیش راندندند. یاد آ وری از هریک اعمال وکردار ترکی و حفیظ الله امین در این مقال شدنی نیست ولی آ نها درکل وبه اعتراف عقلای و محققان داخلی وخارجی مجموعه ی شرور بودند که جز بکشتار انسانها و دشمنان موهوم ، فرضی وخود ساخته فکر نمی نمودند.لذا با احساس نفرت و کینه غیر انسانی در اولین روزهای به قدرت رسیدن شان ،  یکبارگی و همانند هیولای مرک و نیستی به حیات و زندگی مردم تاختند و هجوم بردند، آ نها با جنون قدرت طلبی که داشتند  آ تش را روشن نمودند که هنوز هم دارد خرمن حیات وآ رزوی یک ملت را سوزاند ه وخاگستر مینمایدادعا های که در بالا بیان وطرح گردید، شعار و اتهامات بی اساس و یا ادعای از سر احساسات و مدارک  مخالین کودتا گران هم نمی باشد، بلکه واقعیتهای است که بزرگترین و معروف ترین چهره های سیاسی ونظامی حزب دموکراتیک خلق به آ ن اقرار واعتراف نموده و با اسناد و مدارک غیر قابل انکار درنوشته های شان  آ ورده اند به تعبیر دیگر منابع این پژوهش بیشتر نوشته های کسانی است که از اعضای اصلی و دفتر سیاسی و تصمیم سازان حزب خلق بوده اند، آ نها روی هر یک از مواضع که ما مطرح نمودیم نظریات روشنی داده اند از جمله آ نها معتقند که بیشترین رهبران و کادرهای مهم حزب از طرح و برنامه کودتا اطلاع نداشته اندداکتر سلطان علی کشتمند صدر اعظم وقت شخصیت فکری و فرهنگی حزب  دمو کراتیک خلق  و از شخصیتهای اصلی و رهبری آ ن در (خاطرات ویاداشتهای سیاسی) خود و همچنین جنرال نبی عظیمی از بزرگان نظامی آن  حزب در کتاب مشهور خود (اردو وسیاست در افغانستان) ضمن اینکه از خودسریها، اعمال افراطی، تکتازی، کینه جویی و ستم وظلم طراح اصلی کودتا حفیظ الله امین و حلقه خاص او یاد آ وری  نموده  به این واقعیت که کودتا خواست اصلی حزب شان نبوده نیز اشاره نموده اند. ما نمونه های از نوشته های این دو چهره سیاسی و نظامی را دراین جا می  آ وریم تا معلوم شود که مردم ما وقیام و جنبش مردمی ما با چه گونه افکار و انسانهای روبرو بوده اند؟ آ قای کشتمند می نویسد: بعد از آ نکه تعداد ازرهبران حزب خلق بتاریخ ششم ثور ۱۳۵۷توسط حکومت داوود خان دستگیر شد.. من همراه چند تن دیگر از اعضای رهبری که قادر به فرار شده بودند ، نخست در منزل یکی از رفقا ،عبد الودود، سپس با نور احمد نور ، نجیب الله(داکتر نجیب) و عبد الوکیل( بعد ها وزیر خارجه دولت نجیب) در منزل محمد داوود رزمیار ، یکتن از فعالین حزبی، در ششدرک کابل شب را اقامت گزیدیم. از نوشته اقای کشتمند پیدا است که این مجموعه بزرگ و مهم از رهبران حزب اصلا در جریان طرح وپلان کودتاه هم قرار نداشته و تا ساعت نه روز هفتم ثور حتی از شروع برخوردها و آ غاز کار کودتا گران اطلاع نداشته اند. آ  قای کشتمند در ادامه نوشته خود می نویسد:( نور احمد نور .. اندکی گذشته از ساعت نه صبح (هفتم ثور) بوسیله تلفون اطلاع حاصل کرد که در لوای چهار زرهدار حرکاتی آ غاز گردیده است. وی (نور احمد نور) مو ضوع را با ابراز تعجب با ما درمیان گذاشت و اظهار داشت که چنین چیزی چگونه میتوانست رخ داده باشد ، در حالیکه رهبری لوا در دست نظامیان وفا دار به پرچمیها میباشدآ قای جنرال عظیمی که خود از افسران بر حال اردو به عنوان آ مر کشف قرارگاه قول اردوی مرکز و عضو حزب خلق جناح پرچم بوده همراه دیگر افسران همکار خود در قرارگاه یاد شده ، همانند رهبران سیاسی عمده حزب از طرح واجرای کودتا بیخبر بوده است.او ضمن یاد آ وری از دستگیری نورمحمد ترکی و ببرک کارمل و دیگر بزرگان حزب توسط حکومت داوود خان در روز ششم ثور می نویسد: (بی خبر از قیام مسلحانه اینده ما صبح فردا ( روز هفتم ثور) به وظیفه خویش رفتیم. .. افسران قرارگاه با هم سرگوشی صحبت نموده با نگاه های مشکوکی به طرف ما می نگریستند. عظیمی در ادامه از وضعیت بعد از ظهر همان روز چنین می نویسد: .. پرواز طیارات بم افکن و شکاری بر فراز ارگ جمهوری بمشاهده میرسید طیارات مذکور از ارتفاع پست مانور می کردند و ارگ را می کوبیدند . بمبارد مان ارگ برای ما نظامیان که از دور شاهد ان بودیم ونمی دانستیم چه واقع شده است نما یانگر مقاومت ودفاع بسیار شدید گارد جمهوری بود)  آ قای عظیمی در جای دیگر بطور صریح می نویسد که : (حفیظ الله امین دستور قیام مسلحانه، را توسط عبد الرحمن پسرش به سید محمد گلاب زوی ظابط و میخانیک در قوای هوایی مدافعه هوایی، به سر گروهای نظامی بخش خلقی ها صادر نمود. وی متذکر شده بود که بخش نظامی پرچیمی ها نباید از ساعت شروع قیام واقف باشنددر این مرحله از حوادث خوب است که چهره حفیظ الله امین را خوبتر بشناسیم ، پرفیسور فرد هالید استاد مناسبات بین المللی در دانشگاه لندن در اثر خود بنام افغانستان ، اسلام گرایی و اثرات جنگ سرد در باره حفیظ الله امین چنین می نویسد: (رهبر خلقیها حفیظ الله امین، در برابر مستمیعین حزبی خویش با غرور اظهار داشت:ما افغانها مخالفین خودرا با گولوه نمی زنیم ما کله های انان را با توپ به هوامی پرانیم) همچنین اقای سطان علی کشتمند در باره کودتا گران می نوسد: (به دنبال پیروزی قیام،استبداد و حاکمیت خود کامه گروهی وشخصی در کشور بشیوه جدیدی،اغاز گردید،سیاستهای حاکمیت خلیقها به ادعای نا روا نمایندگی کردن از منافع طبقه کار گر وکلیه زحمت کشان و اعمال حکومت پرولتری در واقع در تضاد با منافع مردم افغانستان قرار گرفت.این حاکمیت به سر اغاز بیرحمیها و جنگهای خونین در کشور مبدل گردید.) بنا بر نشریه کارشناسان امور افاغا نستان این حفیظ الله امین بود که فتوی عبد الرحمن را در باره هزاره ها بعد از نزدیک به صد سال دوباره به قرات گرفته و خطاب به وطن داران خروتی و داو طلبان جنگ با هزاره اعلام نمود: سر هزاره ها از ماو اموال ودارایهای شان از شما. اقای صدیق فرهنگ از دانشمندان و مورخین شناخته شده کشور در ارتباط به کینه خاص حفیظ الله امین به هزاره ها می نویسد: آ نگاه حفیظ الله امین نقشه ای طرح کرد که بر تحریک تعصب مذهبی در بین مردمان شیعه وسنی بنا یافته بود ،بر این اساس وی توسط برادرش عبد الله امین با پشتونهای ساکن اطراف کابل که یک تعداد از ایشان مانند خودش به قبیله خروتی منسوب بودند ،در تماس امده پیشنهاد کرد که انها در بدل اخذ پول وسلاح از دولت به هزارگان حمله برندقیام مردم دره صوف که عظمت وشکوهش از صف مخالفش پیدا است، در همین راستا یعنی شناختن حکومت و گردانندگان اصلی کودتا، اقدامات ضد ملی و ضد بشری و فرمانهای ظالمانه ترکی و امین قابل بررسی است. داکتر سلطان علی کشتمند در یاداشتهای و خاطرات سیاسی خود در این باره می نویسد: (بموازات قیامهای مناطق مختلف وملیتهای دیگر کشور، برای نخستین بار ، اهالی هزاره نشین در ه صوف در ولایت سمنگان در برابر زورگویهای رژیم ابراز نا رضایتی وایستادگی کردند و جواب ایشان با سر نیزه و کشتار خونین داده شد قوای نظامی دولت به فریب ونیرنگ نوع عبد الرحمن خانی ، داخل دره صوف گردیده و مردم را غافل گیرانه گروگان گرفتند انان هزاران تن از هزاره ها راکشته و در کاریزها زنده بگور ساختند وخانه های ایشان را ویران کردند. این عمل رژیم در برابر مردم دره صوف مو جب واکنش وانزجار شدید در میان مجموع هزاره گردید واز اینجا مقاومت وایستادگی هزاره ها اغاز شد و در سراسر هزارستان پخش گردیدمردم و منطقه دره صوف اولین هدف حکومت فاشیستان جدید بود، آ نها در تابستان ۱۳۵۷ و درشبهای ماه مبارک رمضان که برای ملت مسلمان ماه رحمت و عبادت است، بطور وحشیانه به مساجد ومراکز دینی هجوم برده تعداد از علما ی روشن ضمیر و اگاه و معلمان وبزرگان مردم را بدون کدام سوال و پرسان دستگیر، و به مرکز ولایت سمنگان منتقل و تحت تعذیب و شنکنجه های قرون وسطیی قرار می دهند ، تعداد راهم در همان گام اول بعد از دستگیری زنده بگور نموده و به قتل می رسانند. بهر حال حکومت کودتا بعد از اندک زمان از به قدرت رسیدن دست به اقدامات می زند که در ذهن و خاطرات مردم ما دوره سیاه و خونین عبد الرحمن جابر دو باره تکرار وزنده می شود.همچنین مردم دره صوف و مجاهدین به یاد دارند که در اوایل قیام و مقاومت مردم دره صوف حکومت کودتا صد ها نفر از مردم بی خبر وفریب خورده جاجی ومنگل را مسلح کرده و اسناد زمینهای مزروعی مردم دره صوف را نیز برای انها تفویض نموده و برای انها فرمان داده بودند که دره صوف را از سکنه ی اصلی پاک سازی کنند ، خانه ها وزمینهای شان را صاحب شوند ولی انها به میمنت مقاومت مردم به اهداف رزیلانه و دشمنانه شان نرسیدند.واینگونه بود که بنا بر تحقیق وپژوهشهای انجام شده مردم دره صوف در بیست و پنجم دول ۱۳۵۷ ولی با امکانات نا چیز علیه حاکمیت کودتا قیام نمودند و بعد از ان قیام مردم دره صوف با مشکلات و مصیبتهای زیادی روبرو شد ولی در کل ان قیام سر مشقی شد برای دیگران.پیامدها ی قیام مردم دره صوف: ما بخاطر گریز از تعارف شعار زدگی در اول پیامدهای را مرور می کنیم که از نگاه پژوهشگران منفی و غیر مطلوب حساب گردیده و مجاهدان خود نیز بر نا پسندیده بودن آ نها اعتراف دارند.این قیام آ نگونه که اشاره شد بخاطر انکه به اجبار و نا گزیری و بعد از تهاجم و تجا وز خلقیها به مردم و ارزشهای ملی ودینی انها صورت گرفته نمی توانست منتظربرنامه های منسجم و تدوین شده بیماند ، مردم ما هیچگاهی در تاریخ جنگ طلب وشرور نبوده ونیستند، هزاره ها همیشه زندگی شان را در آ رامش و صلح جستجو کرده اند ولی مردم ذلیل و ستم پذیر هم نبوده اند. وهرازگاهی که ستم و بیداد از حد میگذشته است حتی با دستان خالی نیز به گوش مالی ستمگر پرداخته اند، قیام دره صوف با ناگزیریهای که داشت ولی بعد از پیروزی نتوانست انسجام لازم را کسب نموده و به تشکیل یک اداره منظم و کار آ شنا موفق گردد ولذا آ سیب پذیری قیام زیاد شد و لغزشها  و ریزشهای نا خواسته آغاز گردید ، با تأسف جنگهای ویرانگر وخانمان سوز که بعد از پیروزیها  ودر میان قیامگران اتفاق افتاد از سیاه ترین صفحات تاریخ مردم هزاره می باشد ما اگر بخواهیم در اینده جلو  همچون  دیوانگیها را بگریم باید به اشتباهات خود اعتراف نمایم و الا ما و حفیظ الله امین و ترکی هیچ فرق نخواهم داشت.. ولی  آ نچه که  به عنوان پیامدهای منکر رخ نمود ، نقص بر اصل قیام نیست بلکه بیانگر آ نست که قیامگران زمان مناسب در اختیار نداشتند تا با فکر آ سوده وراحت برای تدوین یک راهکار و تشکیل یک اداره کار دان بیندیشند ، آ نها با مرک وتجاوز روزانه دست بگریبان بودند.لذا وبا تاسف بعد از پیروزی قیام بعض مسایل و پیامدهای غیر مقبول چون: تخریب و از میان برداشتن ساختمانهای زیبا ، مستحکم و بینظیر اداری، درمانی واقتصادی ،وسایط عمرانی و فنی ، ژانراترهای نیرومندی که برای روشنایی معدن و بعضی از نواحی ان بکار گرفته می شد، پیش امد. نظر بر این است که مجا هدان مردم ما می توانستند از ان تخریبات جلوگیری نمایندو لی محاسبات نا درست بعض افراد امکانات بسیار مهم ملی و مردمی را از دست مردم گرفت.همچنین از دیگر پیامدهای نا گوار قیام که قابل کنترل بود ولی شتاب زدگی باعث ان گردید ، ازار وذیت هزاره های صد مرده بود که متأسفانه بعد از پیروزی بر خلقیها صورت گرفت، اقدامات خشن علیه فقیر ترین و محرومترین مردم و عضو خا نواده  خودما، بی مهری عریانی بود که نباید انجام می یافت. این واقعه به هیچ وجهی بهانه پذیر نیست. چون مردم ما از ظلم وستم به تنک  آ مده وعلیه ظالمان قیام کرده بودند پس چگونه شد که بعد از قیام توسط قیامگران بر بخش از مردم خود ما ستم  روا داشته شود؟به حاشیه راندن شخصیتهای آ گاه و تحصیل کردگان کمی هم که در ان زمان داشتیم از دیگر پیامدهای غیر طبیعی قیام بود که باید بدان توجه شود .خصوص مورد اخیر ضربات بدی بر مردم ما وارد نمود و ما بجای اینکه از اگاهان و معلمان مان برای رفع نواقص مان چون بی سوادی و جهل کار می گرفتیم بخاطر برداشت نادرست از قیام وانقلاب مکاتب را بدست خود بستیم ویک نوع حساسیست کاذب علیه دانایی طلبی ایجاد شده بود ، اختلافات که بنام احزاب در میان مردم ما بوجود آ مد و تا هنوز هم دود همان اختلافا ت مصنوعی چشم امید فرزندان مارا  آزار می دهد از دیگر پیامدهای غیر مطلو ب شمرده می شود ،مسایل یاد شده در نگاه اول گرچه اندک و بی ارزش می آ ید ولی حقیقت آ نست که قابل جبران نمی باشد و در مجموع ازامور غیر پسندیده است اما پی آ مدهای مطلوب وسازنده این قیام: پیامدهای مفید قیام دره صوف جدول طولانی و خواندنی را تشکیل می دهد ولی ما به نکات مهم ان اشاره می نمایم.ازجمله احیایی روحیه غیرت وغرور،فدا کاری و از جان گذشتگی در بین مردم زنده نمودن احساس مسولیت در قبال وطن وسرونشت خود.اینها که شمرده شد -تحولات شگرف ومهمی حساب می گردد-خصوص برای مردم هزاره بسیار سر نوشت ساز و اموزنده بود-مردم که یک قرن قبل از ان توسط عبد الرحمن خان بطور وسیع قتل عام گردیده و به بردگی کشانده شده بود- سر زمین و خانه های شان ویران گردیده واز نگاه روحی سخت شکسته و تحقیر گردیده بودند. ولی قیام مردم دره صوف درس نوین بود برای آ نها و این قیام یکبار دیگر ثابت نمود که ملتهای با فرهنگ ومتمدن با قتل عامها و کشتار های سیستماتک ولو هرچه هم بی رحمانه و سفاکانه باشد هرگز نابود نمی گردد .مگر اینکه ملتی خود به شکست تسلیم گردد. از جانب دیگر قیام مردم دره صوف سبب شد که مردم افغانستان خصوص در مناطق وسیع از ترکستان وهزارستان با عزم و همت بلند علیه کودتا گران و فاشیستان جدید دست به قیام بزنند- رواج دادن روحیه همت و فدا کاری و زنده نمودن احساس اعتماد و خود باوری ، انسجام و همیاری در میان مردم که سالها محروم ودر حاشیه مسایل ساسی کشور شان قرار داشته اند کار کوچک نبوده و نیست. لذا پیامد قیام دره صوف در این جهت مهم و حیاتی بوده است.دستاوردهای قیام در ه صوف: دستاورد، در فرهنگواژه ها چنین معنی وتفسیر شده است:دست آورده ،نتیجه. نتیجهٔ عمل. برآیند کار یا فکر،خواسته‌ای که محقق شده باشد. دست یافتن به چیزی . ولی بنظر می رسد دقیق ترین و جامع ترین تعبیر از دستاور همان (خواسته ای که محقق شده باشد)می باشد یعنی اینکه دستاوردها به معنی بدست اوردن اهداف و ارمانهای است که قبلا تعیین و یا تدوین شده باشد، دران صورت هرچه بهتر به اهداف نزدیک شویم دستاورد های ما زیاد تر و مهم تر خواهد بود. والا اگر به اهداف معینه نرسیده باشیم دست ما از دستاورد ها خالی است. هدف مردم ما ازقیام و مقاومت علیه حاکمیت کودتا چه بوده است؟ ما با تأسف همانگونه که قبلا اشاره نمودیم در این باره سند مکتب و متن شده نداریم ولی انچه روشن و انکار نا پذیر است ، تحقیق و پژوهشها نشان می دهند انست که در اغاز و گام اول رفع ظلم وستم و ازادی از جبر وجبروت نژاد پرستانه ی ترکی و امین، ر های از برنامه ها ی وحشتناکی که حاکمیت برای مردم ما چیده بود. اسناد ومدارک معتبر نشان می دهد که خلقیهای نژاد پرست و حزب خلق در ارتباط با هزاره ها اهداف خاصی را دنبال می کرده اند، انها حتی بنا داشتند که مناطق هزارستان را از هزاره ها تخلیه نموده و هزارستان را به کوچیها بسپارند،اقای سلطان علی کشتمند در این جهت نیز از توطه بس خطر ناک ترکی و امین پرده برداشته است او در این جهت می نویسد:..باری ترکی خطاب به من که رو بروی او نشسته بودم ضمن حرفهای دیگر گفت: میثاق جان در باره انقلاب وهزاره ها با من صحبت کرده است)نظر مرا پرسید واظهار داشت چه کار باید کرد تا هزاره ها از انقلاب راضی باشند؟ من گفتم مشکل اساسی وعمده هزاره ها عبارت از ازادی عمل کوچیها و پایمال شدن کشت و زراعت ایشان است باید سعی کرد تا کو چیها تشویق گردند که متد رجا مسکون ساخت شوند واین به نفع انان و همچنان هزاره ها است. ترکی با شنیدن این حرفها ابرو درهم کشید وگفت:نمی شود کو چی ها را از مالداری منع کرد بهتر است که مناطق مرکزی کشور به حیث چرا گاه های کوچیها اختصاص داده شود وهزاره ها بجای های دیگر کو چانده ومسکون شوند)این گونه افکار نفرت اور در باره یکی از اقوام بزرگ افغانستان ان هم از جانب به اصطلاح رییس جمهور کشور خود یک فاجعه و جنایت نیست؟ اگر قیام مردم دره صوف مانع پیاده شدن این طرح شیطانی شده باشد که قطعا چنین است ایا بدست اورد بزرگ دست نیافته است؟ گسترش دامنه ی قیام و جهاد در مناطق دیگر، ودر نهایت ازادی افغانستان از چنگال فاشیستان جدید و خلقیهای بیگانه پرست نیز از اهداف مردم دره صوف بود چون انها می دانستند که اگر در صف مقاومت تنها بیمانند ضرر می کنند لذا بعد از ازادی دره صوف جوانان و جهاد گران شان را بار ها به مناطق بلخاب و چهاکنت و بوینه قره فرستاندن تا ضمن حمایت از امنیت وارامش مردم بساط غاصبانه خلقیهای متعصب و نژاد پرست را از منطقه بر چینند. در این جهت نیز قیامگران دره صوفی دست اورهای بسیار بزرگی داشته اند.اما سخن اخر اینکه مردم دره صوف با قیام اغاز گرانه شان الان در چه موقعیتی قرار دارند و دستاوردهای مهمتر ان چیست؟ بنظرر می رسد که دره صوفیها با اینکه مورد بی مهری عمدی و نا خواسته ی بعضی قرار گرفته اند و در کل از امتیازات مادی ومعنوی دوره اخیر تا هنوز بشکل بسار وقیحانه ان محروم نگهداشته شده اند. دراین جهت اراده های مختلف اما با اهداف متفاومت در کار بوده است که دره صوفیها همچنان نیازمند بیمانند و همیشه پشت دروازه قدرتمندان ونیمه قدرتان منتظر بیمانند و تا سبب خوشنودی قلبی انها گردد.واز طرف دیگر همان گونه که در بخش پیش بدان اشاره شد، دره صوف بخاطر همان مقاومتهای شان ولی بطور غیر رسمی مورد خشم و نفرت قرار دارند این وضعیت تا زمان که تغییرات اساسی در ساختار و نگاه سیاسی کشور ایجاد نشده است ادامه خواهد یافت.اما دست اورد مهم قیام مردم دره صوف همان زنده نگهداشتن احساس افتخار و شکوهمندی برای مردم دره صوف است، دره صوف خود با اینکه از چشمها افتاده اما واژه عزت و غیرت افرینی است واین افتخار قابل مصادره نیست . وظیفه ما است که این افتخارات را با کسب علم ودانش، وحدت و همیاری خود مان جاویدان وماندگار ترسازیم. این افتخارات سرما یه های بزرگی است که با  هیچ چیزی قابل مقایسه نیست .ما با استفاده از این افتخارات  میتوانیم  به تحکیم وحدت مردم خود کمک نمایم. ضمن حفظ عزت و حرمت نفس با تعامل سازنده با وطن داران مان نیز تفاهم و همکاری ایجاد نمایم .با یک حرکت ویژه و حساب شده ،چون قیام پدران مان برای یک دیگرگونی دیگر قیام نمایم  اما قیام وفکری وفرهنگی قیام برای اقتدار واعتبار  بخشیدن به علم ودانش وایجاد خط  دوستی وآ شنایی با  همه انسانها و هم سرنوشتان مان ، آ ن زمان است که هیچ قدرت نمی تواند منکر ما گریده و مارا نادیده بگیرند.این سربلندی و افتخار سرمایه مشترک همه مردم افغانستان خصوص مردم  آ زاده ی دره صوف است. به وجود اوردن این فخر واقتدار معنوی دستاورد بزرگ قیام مردم دره صوف است. ولی تلاش نمایم که به ده برابر تعداد شهدا، مجروحان و مجاهدان مان داکتر ومهندس، شاعر ونویسنده تربیت نمایم. در کل به ذخیره سرمایه های ماندگار تر بیشتر توجهه نمایم. واما یکی از اموزه های قیام دره صوف تلاش برای رفع ظلم وستم و احقاق حقوق صاحبان حق است و عدالت نیز به این مهم تاکید دارد بنا باید مسولانه و اگاهانه وبا روشهای مسالمت آمیز ومدنی در پی تحقق ان باشیم.

رضا ضیایی. سویدن۲۲ دلو ۱۳۹۱

+ نوشته شده در  شنبه سی ام بهمن ۱۳۹۵ساعت 20:50&nbsp توسط رضا  | 

خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 205 تاريخ : شنبه 2 دی 1396 ساعت: 4:06