تولد وتبلور یک فریاد. نوشته محمد رضا صیایی

ساخت وبلاگ

تولد وتبلوریک فریاد 
(نگاهی به شخصیت ، افکارومبارزات رضایی غزنوی) 
سخن نخست 
هدف از این نوشته این است تا خوانندگان را با گوشه های اززندگی، شخصیت، افکارومبارزات یکی ازپیشگامان مبارزات فرهنگی وسیاسی هزاره ها در نیم قرن اخیر(محمد اسحاق رضایی غزنوی) آشنا نماید برای رسیدن به این هدف لازم است تا درآغاز فراز ونشیبهای جریان و جنبش مورد بررسی قرار گیرد که دراثرمبارزات امثال رضای هاپدید آمده است 
درپرتوی این بررسیها است که ضمن آشنا شدن با انگیزه ، اهداف و روشهای مبارزاتی مبارزان جریان مورد نظر به شناخت شخصیت وافکار پیشگامان چون رضایی غزنوی نیز نزدیکتر می شویم
روایت وداوری مردم چگونه است ؟
ازنگاه جامعه شناسی تاریخی مااز جوامع شمرده می شویم که دارای تاریخ شفاهی است لذا بجا است دراین ارتباط هم به روایت مردمی برخاسته ازپژوهشهای میدانی توجهه نمایم .
روایت وداوری جمعی غیر قابل انکار امروزمردم ما مشعر بر این است که تلاشهای فرهنگی ومبارزات سیاسی هزاره ها درنیم قرن اخیر ، سالها است که به یکی ازجریانهای مطرح سیاسی ، مردمی و گفتمانهای پرجاذبه نواندیشان ودانش آموختگان درافغانستان، تبدیل شده است 
مبارزان اولیه جامعه هزاره درنیم قرن اخیر،اهداف وآرمانهای را طرح نموده اند که هنوزهم برای نسل جدید وتحصیل کرده ما انگیزه آفرین وپرجاذبه استند ولذا به جریان تبدیل شده است که درادبیات فعلی کشورما به جریان عدالت طلبانه معروف وشناخته می شود
نام شکوهمند عدالت ( هزاره ) است 
جالب اینست که این نهضت وجنبش مردمی و عدالت خواهانه درعصرنا امیدیها ودردامن ملتی متولد گردید که همیشه مورد تبعیض وستم سیستماتیک،کشتاروقتل عامها قرارداشته است.این جریان درآغاز وبنابر بعض از روایتها در قامت افراد وشخصیتهای فکری وسیاسی و کمی بعد تردر قالب تشکلهای کوچک ومختلف تبارز یافته است 
جرقه ها وگروه های مورد نظر درادامه ومسیر تاریخی خود ،درچوکات بزرگ وگسترده تری تبلوریافت وتوانست مردم را برای تحقق اهداف طرح شده ازجمله برپای عدالت واحقاق حقشان بسیج نماید ، همانگونه که نوشته شد هنوزهم دارای جذابیت وقابلیتهای است که بتواند برای بخشهای وسیع از مردمان این سرزمین ،انگیزه وهیجان بیا فریند 
مسله دیگر که درارتباط باین جریان قابل تامل می باشد این است که این رخداد سیاسی واجتماعی ، شکل گیری مبارزه متشکل وهدفمند هزاره ها درزمان به وقوع می پیوندد که هیچکسی دراین وطن باورنداشت تا ازآسمان غبارگرفته وافق مکدرجامعه تبعیض دیده هزاره ،خورشید آزادی خواهی طلوع نموده و بصورت یک نهضت اثرگذاروعدالت طلبانه تبلوریابد ولی همه شاهد بودند ومی بینند که این حماسه بوقوع پیوسته است
به علاوه آ نچه اشاره شد امروز شاهدیم که این جریان با تاکید وبا ادبیات وِیژه سیاسی که آفریده است ، خواهان تغییر اساسی درساختارهای سیاسی قدرت و نظام اجتماعی بر پایی عدالت ومشارکت در اداره وتصمیم گیریهای کلان کشوراست آنگونه که بعضی صاحب نطران ابراز هم نموده اند به نظر می رسد که معنی این رخداد ، رخدادن تغییردرمسیر تاریخ باشد 
سهم ونقش رضایی درشکل گیری ، آغاز، تداوم این جریان چگونه است ؟ 
لازم به یاد آوری می باشد که تا هنوزدرباره رضایی غزنوی، بجز چند مورد ، نامبردن ازایشان هیچ بررسی وپژوهشی مستقل ومکتوب که درخورشآن یک شخصیت مبارز متفاوت وارجمند فرهنگی سیاسی باشد ، صورت نگرفته وبه انجام نرسیده است لذا نوشتن درباره او آنهم بعد ازگذشت چند دهه ازشهادتش کارسختی می باشد 
نگارنده بیشترازیکسال است که برای شناختن دقیق تر اسحاق رضایی غزنوی راه افتاده ام ، تقریبا تمامی کتاب و مجله های را که از دوره های اولیه وشروع مبارزات هزاره ها درنیم قرن اخیر نشروپخش گردیده است ، دیده ومطالعه نمودم ولی بجز چند مورد آنهم بگونه نام بردن ازرضایی ،چیزی بدست نیافته ونخوانده ام لذا راه دیگر پیش گرفته و باروش پژوهشهای میدانی به سراغ دوستان وهمدوره های رضایی رفتم با پرسشهای مکرر ودعوت از شخصیتها وپژوهشگران مطرح آنها وادار به سخن گفتن نموده وشریک میدان ساختم واینک این پژوهش کوتا اما با گفته ها وسخنان شخصیتهای عرصه های تحقیق وپژوهش، که درادامه میاید ،بگونه مستند سازی شده است
تولد ، دوران کوکی ونوجوانی 
محمد اسحق رضایی غزنوی فرزند حاجی غلام رضا است که درقریه ( بلنده قانی ، منطقه تمکی، السوالی قرباغ ، ولایت غزنی دردهه ۱۳۳۰ خورشیدی به دنیا آ مده وازروز وماه وسال تولدش به طور دقیق اطلاعی دردست نیست
رضایی مانند هرکودک هزاره بعد از یاد گرفتن خواندن ونوشتن درمکتب های خانگی وقشلاقی به خاطر علاقمندی برای بیشتر یاد گرفتن وخواندن ، مدتی را درمدرسه منطقه مهاجرین جاغوری درسهای ابتدایی ادبیات عربی را شروع می کند و سپس دراوآخر دهه چهل ، راهی عراق می گردد ومدتی را درحوزه نجف درس میخواند وآنگاه احتمالا در سال ۱۳۵۰به ایران آمده ودرشهرقم اقامت می ورزد وتا آواخر ۱۳۵۵ درحوزه قم مشغول تحصیل بوده است ، حبیبی ؛ عبد الملک غزنوی ( پانزدهم جوزای ۱۳۹۹ ) 
رضایی غزنوی ، تبلور یک فریاد 
با بررسی های انجام شده وروایت های همدوره های رضایی غزنوی ، درمی یابیم که او یکی ازچهره های مستعد فکری وفرهنگی ،آرام ولی جدی ؛ متعهد وفعال درمبارزات نیم قرن اخیر است که با همت وتلاشهای شخصی خود موفق میشود تا به عنوان یک جوان متفکر و متفاوت درمیان مردم ما ظهور وتبلور یافته ودرعرصه های مختلف فرهنگی ومبارزاتی هزاره ها ماندگار گردد 
رضایی غزنوی درسال ۱۳۵۰ درقم ایران بوده ودرهمان جا است که با عبدالعلی مزاری ، ضامن علی واحدی ، سید عسکر موسوی و رحمت الله افتخاری ،بهار ، آشنا و به جمع مبارزان وپیشکسوتان فکری وفرهنگی کشور پیوسته است. گرچه بعض از روند قضایا بر میاید که رضایی پیش ازسال ۱۳۵۰ با بعضی ازدوستان مبارزش درارتباط وهمکاربوده است 
اماآنچه که ازمجموع گفتگو ها وروایتهای که ما بدست آورده ایم دانسته می شود که رضایی غزنوی علاقمندی خاص به امورفرهنگی، کارهای تشکیلاتی وسازماندهی درمبارزه داشته است، لذا ما برای هرچه بهتر شناختن او ، فعالیتها ونقش اورا بطور فشرده دردوحوزه .زمینه های ( امورفرهنگی، تشکیلات وسازمان دهی ) مورد بررسی قرارمی دهیم 
رضایی غزنوی و امور فرهنگی 
کاظم یزدانی ، پژوهشگر امور هزاره ها ازهم دوره های و دوستان رضایی درگفتگوی ویژه با نگارنده ازرضایی چنین یاد می کند ، من شهید رضایی را از سال ۱۳۵۰ می شناسم ،یزدانی می گوید درآن زمان آقای رضایی درقم مشغول تحصیل بود و درمدرسه مو منیه قم اتاق داشت ، یزدانی در رابطه با فعالیتهای فرهنگی رضایی می گوید: درسال ۱۳۵۱ آقای ضامن علی واحدی شخصیت آگاه و مبارزمردم ما هم به قم آمد و با آمدن واحدی در ایران، بعض تلاشهای سیاسی فرهنگی درمیان محصلین و جمع دوستان ما شروع شد واز جمله کسانی که رابطه خاص با شهید واحدی وفعالیتهای فرهنگی اوداشت رضایی بود 
یزدانی می گوید که در راستای همین فعالیتهای جمعی و فرهنگی بود که شهید اسحاق رضایی، چند بار برای آوردن کتاب ، مجله و نشریات انقلابی و اسلامی به کراچی و کویطه پاکستان سفر نموده بود، اوکتابها و نشریات را می آورد که چاپ و تکثیر آنها در ایران ممنوع بود ، یزدانی ، حاجی کاظم بیست نهم ثور۱۳۹۹ 
ازسخنان یزدانی پیدا است که رضایی غزنوی تا چه اندازه به امور فرهنگی، مطالعه و کتاب، اهمیت و بها می داده است، او درزمان که هنوز حزب وسازمان ویا نهاد حمایت کنند وپشتوانه مالی ندارد تا هزینه های سفر وخرید های اورا بپردازد ولی به عنوان یک محصل جوان وعدالت خواه ،مهاجرودورازوطن برای رسیدن به اهداف مبارزاتی خود وعلاقمندی که به امور فرهنگی داشته است درچند نوبت از نان روزانه ، وقت و فرصتهای خود گذشته، سختی وخطر های یک سفر طولانی از قم ایران تا کراچی پاکستان را تحمل می نماید تا برای خود ودوستانش، کتاب ومجله های را بیاورد که نشروتوزیع آنها درایران ممنواع بوده است .این کار، جز ازانسانهای فرهیخته ، فرهنگی و باورمند به نقش سازنده کتاب وابزارهای فرهنگی برنمی آید ، معمولا انسانهای به دنبال اینگونه مسایل می روند که سودای متفاوت تری درسرداند وقلبهای گرم وپرطپش تری درسینه 
داکتر سید عسکر موسوی ، پژوهشگرامورسیاسی وکارشناس امور مبارزات سیاسی نیم قران اخیر درافغانستان درپاسخ به پرسشهای من درارتباط با رضایی غزنوی اظهارداشته و میگوید: من روز اول سال ۱۳۵۱ وارد ایران شدم ودرآن زمان فقط ، بیست نفراز وطن داران ما درشهرقم حضورداشتند ومشغول درس وتحصیل بودند .آقای موسوی میگوید اما من آقای رضایی را نخستین باردرسالهای ۱۳۵۳ دیدم و توسط آقای واحدی و رحمت الله افتخاری معرفی وآشنا شدیم ، آقای موسوی می گوید: رضایی خیلی جوان بود ودوره سطح درس میخواند و درآن زمان واوایل آشنایی ما سیاسی نبود ( من ، واحدی وافتخاری ) کارهای فکری می کردیم و درواقع به کار های سیاسی هم علاقه داشتیم ورضای هم وقت به جمع ما پیوست کم کم تغییر کرد . منظور از افتخاری در سخنان داکتر موسوی شهید بهار است. موسوی ، سید عسکر ( پانزدهم جوزا ۱۳۹۹ 
علیزاده مالستانی یکی دیگر از دوستان وآشنایان رضایی است که مدتی زیادی با آقای رضایی غزنوی در یک مدرسه (مدرسه مومنین قم) اقامت داشته است، آقای مالستانی درگفتگوی 
نگارنده اظهار نمودند که من در سال ۱۳۵۴خورشیدی برای تحصیل به ایران آمدم و در مدرسه مومنیه قم با آقای رضایی آشنا شدم او آدم آرام وکم حرف بود ولی اتاقش پر ازکتاب بود و برای ما کتاب می داد ومارا به مطالعه نمودن تشویق مینمود او کتابهای را داشت و برای مطالعه توزیع مینمود که درآنوقت ، نشر ومطالعه آنها درایران ممنوع بود ، گفتنی است که آقای علی زاده مالستانی هم باور دارد و گفته است که رضایی غزنوی پیش از آن که در قم ایران به تحصیل ادامه دهد مدتی را در عراق وشهر نجف هم حضور داشته است ؛ علی زاده ، عزیز الله (اول جواز ۱۳۹۹ ) 
درپیش نوشته شد که تا هنوز، برای شناخت ومعرفی رضایی غزنوی تلاش منظمی صورت نگرفته و کدام پژوهش مخصوص ویا کدام متن مستقل درباره شخصیت مبارزاتی رضایی غزنوی ، تدوین نشده است ولی به خاطر حضورونقشی که رضایی در روند شروع وادامه مبارزات نیم قرن اخیر هزاره ها داشته است ، نامش در بعض منابع بعدی واخیر که از جانب هزاره ها نوشته ونشر شده است آمده ازجمله ، بصیر احمد دولت آبادی در کتاب ، مزاری ماندگارترین تلاش درتاریخ هزاره های افغانستان (انتشارات امیری ، چاپ کابل ۱۳۹۲ ) درچند مورد ازرضایی غزنوی ،بنام رضایی یاد میکند و این گونه یاد آوریها آنهم در مراحل مهم وخاص می رساند که رضایی غزنوی ازجمله چهره های مهم و هم فرهنگی جریان مبارزات هزاره ها بوده است و احتمال زیاد وجود دارد که رضایی غزنوی مدتی را به عنوان مسول هسته های مبارزین هزاره در شهر های کراچی وکویته پاکستان بوده است ، البته روشن شدن این موضوع همانگونه که برای ما وشناخت بیشتر رضایی اهمیت دارد به مدارک بیشتر و روایت همراهان و یاران رضایی غزنوی نیاز دارد وامید است پیش گامان مبارزات ما که هر روز از تعداد شان کم می گردد پیش از هر حادثه این موضوعات را روشن بسازند 
ازجمله درآواخر سال ۱۳۵۶ زمانیکه استاد مزاری ازایران به پاکستان می رود و به خاطر پاسپورتش درآنجا زندانی می گردد ،آقای دولت آبادی درکتاب مزاری ماندگارترین تلاش فرهنگی هزاره های افغانستان بدون نام بردن از شخصی معیینی از دوستان استاد مزاری یاد می کند که برای آزادی استاد مزاری از زندان کویطه کمک می کنند وبعد بلا فاصله درهمان زمان وهمان موقع از رضایی یاد میکند که او رضایی غزنوی همراه با استاد مزاری با شخصیتی بزرگ ازوطن داران بنام رحیمیان درکویطه پاکستان دیدار وملاقات می کنند ورحیمیان هم مقدار کتاب و وسایل دیگر برای استاد مزاری میدهد تا به افغانستان منتقل گردد
در همان سفر است که رضایی غزنوی همراه با استاد مزاری برای خریداری ماشین ( گستتنر، چاپ وتکثیر) به کراچی می روند ولی پولشان کم می آید وتصمیم می گیرند با همان پول کتاب خریداری نموده وبه افغانستان بفرستند ، هردوازکراچی به کویطه بر می گردند وبعد رضایی غزنوی کتابها را به افغاانستان منتقل مینماید 
این نمونه ها میرساند که رضایی در حلقه مبارزان حد اقل درآن روزها و درغیبت واحدی که چهره اصلی درمیان دوستانش بوده در حوزه مبارزان هزاره ، مقیم پاکستان شخص اول بوده است وهمچنین، بیانگرباورعمیق پیشتازان نهضت عدالت خواه هانه هزاره ها از جمله رضایی غزنوی به اهمیت امورفرهنگی می باشد و می رساند که رضایی غزنوی ویارانش عاشق ودلباخته کتاب وآگاهی بوده و چاره کار ها وراه حل مشکلات وچالشهای فرا روی مردم وملتش را در راستای باروری نهال ودرخت فکر وفرهنگ می دانستند به همین خاطر است که رضایی غزنوی برای رساندن کتاب برای دوستان وهموطنانش آرام وقرار نداشته وبه هر قیمت تلاش نموده است تا مواد فرهنگی وروشنگری آماده وبرای مردم خود به افغانستان برساند 
شاید هم به همین خاطربوده است که بعد ها سازمان نصرافغانستان ، رضایی را به عنوان مسول فرهنگی آن سازمان در شورای ولایتی کابل انتخاب می کند تا همراه با رزمندگان وحلقه های شهری سازمان ، امور فرهنگی وتبلیغی را به پیش، ببرد 
رضایی درسالهای ۱۳۵۸ الی ۱۳۵۹ درتشکیلات شورای ویلایتی کابل و شهری سازمان نصر ، مسولیت فرهنگی آن سازمان را به ع هده داشت، دلجو ، عباس ( ۲جوزا ۱۳۹۹ 
اهمیت این مسله، یعنی مدریت بخش فرهنگی یک سازمان سیاسی وانقلابی آنهم در آن شرایط حساس، ملتهب واستثنایی افغانستان و کابل، یک مسولیت مهم وسرنوشت ساز بوده وحکایت ازدانستگی متفاوت و دانایی عمیق رضایی غزنوی دارد ، مسولیت فرهنگی سازمان نصر در کابل آن روز ، ایستادن در برابر کل بنگاه های خبری وسخن پراکنی اتحاد شوری و سازما ن ورشو آن روزگار بود
به تعبیر روشن تر اقدام وقبول مسولیت فرهنگی یک جریان مبارزاتی دران شرایط به معنی آن است که جوانان روشنفکر هزاره دران زمان درحد از توانمندی وغرور فکری قرار داشته اند که برای مبارزه فکری ، فرهنگی وتبلیغاتی با بزرگترین سازمانهای جاسوسی و امنیتی دنیا قامت بلند نموده و بدون ترس وهراسی به سازماندهی ومبارزه علیه رقیب وغول چون اتحاد شوروی می پردازد ،این مهم میتواند عبرت ودرس آموزنده باشد برای جوانان امروز ما 
رضایی غزنوی باشرایط که گفته شد ، ضمن کاروپیش بردن پروسه وروند روشنگری درمیان مردم ، سامان دهی و متشکل ساختن نیروهای فکری و پیشتاز مردمی برای قبول مسولیتهای مبارزاتی ، شرح دادن وروشن ساختن اهداف مبارزه ، طرح و استدلال برای ضرورت مبارزه با اشغالگران و حکومت کودتا و سرکوب گرحزب خلق، همانگونه که درپیش اشاره شد ، باید با هشیاری و آگاهی تمام با ترفندها ، تبلیغات گمراه کننده نیروهای بزرگترین اشغالگر دنیا ، سمپاتهای کودتاگران و نیروهای امنیتی حکومت دست نشانده ، مبارزه ومقابله مینمود واین مهم شکوهمندی وتوانمندی یک شخصیت مبارز را روشن می سازد. 
این مقام شامخ ورفیع ، یعنی داشتن جایگاه فرازمندانه روشنگری درقلب تاریکی ، ستاره ونورآفریدن در دل شب، انگیزه و امیدد دادن برای توده ها ی شکست خورده ،هدف وآرمان ایجاد نمودن برای خلق ازپاه افتاده وجامعه درهم شکسته ، معجزه و حماسه است که از عهده انسانهای چون رضایی غزنوی برمی اید وبس
درادامه می خوانیم که رضایی با شهامت وباور که داشت، متجاوزان اشغالگران روسی وکودتا گران فاشیست را به هراس انداخته و آنها نتوانستند وجود رضایها را تحمل کنند و به فکر اسارت وحذف او ویارانش برآمدند درنهایت این رضایی غزنوی بود که با فداکاری وپایداری خود، اشغالگران ودشمنان مردم را شکست داده و شرمساری ابدی را نصیب آنها سازد 
رضایی و یارانش به خاطر اهمیت دادن به امور فرهنگی، خطرهای سخت رامتحمل گردیده و در شرایط پولیسی وهراسناک آن روز افغانستان وکابل، نشریه پیام مستضعفین بخش داخل کشور را درکابل نوشته و درمیان مردم کابل وشهرهای دیگر،نشر می نمودند این موضوع می رساند که پیشاهنگان مبارزات نیم قرن اخیر مردم ما با آگاهی کامل به مبارزه فرهنگی می پرداخته اند 
وازطرف دیگر آنچنان که در پیش هم اشاره شد، رضایی غزنوی درسالهای پیش ازکودتا وروز های آغازین مبارزه نیز جزء شخصیتهای مطرح فکری وفرهنگی، مبارزوسیاست گر هزاره های کابل، حساب می شده است 
محمد ابراهیم شفق در مقاله که درباره معرفی شهید بصیرمالستانی نوشته شده است از شهید محمد اسحاق رضایی به عنوان یکی از همفکران شهید بصیر ودر جمع مبارزان پیشگام زمان ، یاد نموده است.

( بیست وهشت جوزا 
۱۳۹۲ صفحه انترنیتی، بنیاد فرهنگی صبا) 

رضایی غزنوی ،آگاهی و باور مندی به اصول سازماندهی ،تشکیلات ومبارزات مخفی، از سخنان وگفته های دوستان و هم دوره های رضایی غزنوی ، پیدا است که او به علاوه اینکه یک نیروی فکری وفرهنگی بوده است ، جوهره و استعداد توانمند بوده برای طرح وپیشبرد کارهای تشکیلاتی وسازماندهی 
او درظاهر امرو درجمع تعداد ازدوستانش، آدم محجوب، کم حرف و گوشه گیر ی حساب می شده است ولی زمانیکه از کارکردهای مبارزاتی، اقدامات سیاسی وروابط او با شخصیتهای مهم ورهبران جنبش بیدارگری بخوانیم ، بیشتر به شخصیت سیاسی وکاریزماتیک مبارزاتی وتشکلیاتی او آشنا می شویم 
آنگونه که درآغاز اشاره شد شیوهکاریما دریان پژوهش میدانی است و از روایتهای شفاهی استفاده برده ام و با تعداد ازهمدوره های رضایی غزنوی گفتگو نموده ودر باره شخصیت، افکار وتوانمندیهای شخصی او پرسیده ام ، آنها همگی تاکید داشته اند که رضایی غزنوی از افراد نخبه و فرهیخته جریان بیدار گری واز چهره های شاخص مبارزان نیم قرن اخیر ما بوده واز جمله درعرصه های سازمان دهی وامور تشکیلاتی نیز یک استعداد وجوهره خاص بوده است 
رضایی شخصیت نمونه بود، متین و آرام ولی جدی و مصمم ، دلی بی قراری داشت و ازنزدیکترین شخصیتها ی مورد اعتماد ویاران باوفای باباه مزاری وشهید واحدی بود .جویا محمد علم جویا عضو شورای مرکزی حزب وحدت سوم حوت۱۳۹۹ 
گفتیم که ازمجموع اطلاعات کمی که موجود است ولی این مطلب بدست می آید که رضایی غزنوی در سالهای خوف وخطر به ویژه درسالهای پیش وبعد از کودتای هفت ثور و روی کار آمدن حزب خلق که زمانه اختناق ، تهدید و تعقیب روشنگران و روشنفکران ، آزادی وطلبان وبیدار گران بود ، مثل یک سرباز آگاه ؛ فداکار ومورداعتماد، پهلو به پهلوی دوچهره ماندگار( ابرکاریزماتیک) جنبش عدالت خواهی هزاره ،شهید مزاری وشهید واحدی ایستاده است وحضورتعیین کننده دارد 
درباره اینکه رضایی غزنوی ،عضوی رهبری هسته های مبارزاتی واز یاران نزدیک شهید واحدی مسول عمومی، سازمان نصر آن زمان در کابل بوده است ، همه اتفاق نظر دارند او به علاوه مسولیت بخش فرهنگی مبارزان شهری درکابل، دربخشهای شناسایی وجذب نیروهای جوان وفعال به سازمان وتشکیلات آن توانمند و فعال بوده است 
محسن نجاشی از یاران شهید واحدی درکابل که سالها عمرش را در زندان مخوف خاد سپری کرده است می گوید ، من با شهیدواحدی از طریق شهید اسحاق رضایی معرفی شدم، نخست قاری شیرمحمد مرا به رضایی معرفی کرد و بعد توسط او به واحدی معرفی شدم ، محسن ازجمله درباره روشهای مبارزاتی، کارهای آموزشی واحدی ورضایی غزنوی، چنین یاد واشاره می کند: شهید واحدی با شهید رضایی، یک کلپ ورزیشی در یک حویلی لب در یای پل سوخته فعال کرده بودند، جوانان را به ورزش تشویق میکردند ، اوگفته است: بعد از آنکه دیگران می رفتند عده خاصی آموزش خاص می دیدند که درهمان جا مسایل فکری و اعتقادی نیز آموزش داده می شد. رجا نوروز ، صفحه فیسبوکی پل سوخته نوشت ، بهار، ۱۳۹۹ 

حاجی بشیر از دوستان رضایی غزنوی در گفتگو با نگارنده می گوید: من شهيد رضايى را فقط دو بار بسيار مختصر در يك جلسه سه نفره در كابل ديده بودم كه در رابطه با مبارزه مخفى واهميت و امنيت آن توضيح ميداد . چهارم جوزای۱۳۹۹ 
سخان آقای حاجی بشیر گرچه کوتاه و فشرده است ولی برای بحث و مطلب مورد نظر، بسیار مهم وگواه این مطلب است که رضایی شهید به اضافه اینکه مسولیت امور فرهنگی سازمان نصر را دربخش شهری وکابل ، به عهده داشته است ، بخش ازآموزشهای مربوط به مبارزات مخفی و شهری ، اهمیت امور امنیتی را نیز به عهده داشته است وازسخنان اقراد که باآنها مصاحبه انجام شده است برمی اید که شهید رضایی مراحل ، شناسایی افراد وسپس جذب و آ موزشهای ویژه ، مبارزان را به مسول عموی سازماندهی کابل ، شهید واحدی معرفی و متصل می نموده است سخنان محسن نجاشی و حاجی بشیر، بیانگر این سازوکار سازمانی و تشکیلاتی است 
شهید رضایی به ویژه در مراحل مهمی در کابل وخارج از وطن به عنوان همکار و دستیار رهبر شهید استاد مزاری در کنار ایشان حضور داشته است ودر موارد زیادی هم به انجام مأ موریتهای خطر ناکی پرداخته است 
در یک مرحله دیگر ودرسال ۱۳۵۷ دریک سفرکه استاد مزاری برای نظم ونسق دادن به مبارزات سامان دادن به گروه تشکلهای که تا آن زمان بگونه پراکنده کار فعالیت می نمودند از خارج به کابل آمده و بنا داشته است که به مزار وشمال کشور هم برود ولی ازطرف دیگر وضعیت کشور،کابل وهمچنین شمال هم در آن زمان ملتهب وسخت امنیتی بوده ،بنا بر نوشته بصیر احمد دولت آبادی ، نقل به مضمون ، استاد مزاری درکابل می ماند ورضایی غزنوی برای بررسی اوضاع امنیتی شمال و شهر مزار، راهی آنجا می شود ودر مزاربا یکی از مبارزان بنام سمیع ملاقات نموده واز وضعیت امنیتی می پرسد و سمیع می گوید استادمزاری نباید به مزار بیاید ودولت به دبال مزاری است .

دولت ابادی، بصیر احمد ( مزاری ماندگارترین تلاش درتاریخ هزاره های افغاانستان ) نتشارات امیری ، چاپ کابل ۱۳۹۲، ص ۷۵ 

حاجی کاظم یزدانی یکی از همدوره ها و همرزمان فرهنگی رضایی غزنوی شان می گوید: رضایی انسان متین وکمی محجوب بسیار کم حرف ولی در میدان عمل همیشه هوشیار ونترس بوده است 
یزدانی حاجی کاظم بیست ونهم ثور۱۳۹۹ 
از گفته های آقای یزدانی پیدا است که شهید رضایی غزنوی به عنوان یک کادرمهم و آب دیده تشکیلات خود بوده است این مهم را آقای دلجو از مبارزان شهری سازمان نصر آن زمان و همر زمان رضایی اینگونه بیان می کند.
نقل به مضمون (رضایی در سال ۱۳۵۵ درکابل بوده و از جمله در آن زمان از نزدیکان و همکاران آقای بصیر مالستانی در (حزب حسینی) بوده است) حزب حسینی از جمله احزاب و گروه های است که بعدا با تعداد دیگر از گروه های سیاسی ، سازمان نصر افغانستان را تشکیل داد.


سخن پایانی 
واحدیها ورضایها دریک شرایط خاص، سرنوشت ساز راه و رسم را آغاز وادامه دادند که به وضعیت امروزما وشکل گیری نهضت وجریان بزرگ عدالت خواهی دربین مردم ما منجر شده است وبه تعبیردیگر، رضایی ها بودند که به عنوان فریاد عدالت خواهی مردم ، اندیشه وتفکر حق خواهی ومبارزه برای حق را تولید نموده و درآخر به صورت بانیان جنبش ونهضت مردم ما تبلوریافته اند آنها بعد ازسالها مبارزه وتحمل سختیها به دست حکومت کودتا گران درکابل دستگیر و اعدام شدند ولی پیش ازبه شهادت رسیدن با بیان منطق مبارزاتی شان، پیام خفه شده ملتی را دربیدادگاه کودتا گران ولی شجاعانه این گونه بیان کردند 
ما{هزارهها}،کسانی نبودهایم که در گذشته «منافع» داشته باشیم و یا پست و ریاستی را به عهده داشتهباشیم. تا با از دست دادن آن، علیه دولت جبهه میگرفتیم. ما کسانی هستیم که تاریخ افغانستان، شاهد گویای محرومیت قرنهای ما است. این مطلب را خود تان به وضوح میدانید که ما پا برهنهها و ریسمان بدوشان، محرومترین طبقات اجتماعی این مملکت هستیم که بر مظلومیت سرخ سرگذشت ما، تکه تکهی خاک این مرز و بوم و چکه چکهی خون مظلوممان، گواهی میدهد.

رجا نوروز به نقل از پیام مستضعفین ،سال ۱۳۶۴، شماره ۲۴ ،صفحه ۷-۸۶ 
حکومت کودتا درنهایت ،بهترین و صادق ترین فرزندان مردم را بجرم حق وعدالت طلبی، داد خواهی و طرح مطالبات انسانی مردم شان به جوخه های اعدام سپرده وبه شهادت رساندند ودر آخر و فرجام کار، فریاد گران رنجهای مردم ما بعد ازسالها مبارزه و تلاش برای حق وعزت مردم شان به صورت فدا کاران و قهرمانان واقعی مردم ما تبلوریافتند وبا عمر های کوتاهی که داشتند ولی زندگانی ابدی را بدست آورده وجاویدانه شدند 
شهید رضایی غزنوی و یارانش با اهدای زندگی ارجناک و خون گرم و سرخ شان فضای تاریک زمان ما را روشن وآفتابی نمود، یادشان گرامی باد.
قصه نوشتاری و سرخ اورا این چنین به پایان می بریم ، شهید اسحاق رضایی همراه با همرزمانش شهید ضامن علی واحدی و انجنیر غلام حسین امینی در میزان ۱۳۵۹ درکابل دستگیر و در بیست ویک ثور هزار وسیصد وشصت خورشیدی توسط کودتا گران وعوامل روسها به شهادت رسیده است.

رجا ، نوروز (۱۲ ثور ،۱۳۹۹ ) رنج نامه زندان پلچرخی 
خلاصه پیام این نوشته 
اگربتوانیم شخصیتهای تاریخی ،پیشتاز ، آگاه و مبارز هزاره ، افکار انسانی ومنطق مبارزاتی آ نها را به خوبی به نسل جوان وپرسشگر امروز خود معرفی نمایم ،آنگاه هیچ کسی به دنبال نماد ها ونمونه های مبارزاتی دیگر وبیرونی نخواهند رفت یعنی ما خود هم میتوانیم نماد ونمونه باشیم ، دلیلی ندارد که ما درعرصه های فکری وانسانی نتوانیم الگو ونمونه قرارگیریم ؟
بگفته شهید مزاری ، چرا .. روی توان خود ما فکر نکنیم؟

محمد رضا ضیایی 
بیست ویک جوزای۱۳۹۹ 
سویدن

+ نوشته شده در دوشنبه هشتم آذر ۱۴۰۰ ساعت 19:50 توسط رضا  | 

خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی...
ما را در سایت خبر کوتاه از کتاب هزاره های اسکاندیناوی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : rezaziai بازدید : 119 تاريخ : دوشنبه 20 تير 1401 ساعت: 0:33