دانشگاه بامیان در شرایط و زمان، هفتم جوزای ۱۳۷۵تاسیس گردید که بسیاری از نیروهای سیاسی وقومی وطنی مشغول جنگ داخلی وخصومتهای نظامی با یک دیگربودند. به تعبیردیگر درآن زمان شرایط ودیدگاه ها خاصی در کل کشورحاکم بوددرآن زمان فکر نمودن به امور فرهنگی، آموزش وتحصیل به ویژه بنیان گذاشتن مراکز فرهنگی وتحصیلی یا تاسیس یک دانشگاه، دوراز تصورقرارداشتنیروهای موجود درصحنه های سیاسی ونظامی آن زمان تمامی توان و داشته های شان را درخدمت جنگ و براندازی رقیبان شان به کار انده خته بودند. ولی ازمیان آن همه غوغا سرایی ، دود وآتش ، منازعات شدید نظامی، جنگ وجنون ، نفرت و شقاق ملی وسیاست نطامی گرایی مطلق، هزاره ها بنا بر توصیه های دور اندیشانه رهبرشهید شان استاد مزاری، به اندیشه دیگر افتاده وعزم می کنند تا دانشگاه بامیان را بگونه قانونی و بنیادی درشهر ویرانه بامیان تاسیس و فعال سازند۱۲ حوت ۱۳۷۴تصمیم وفیصله حزب وحدتبعد از تشکیل یک کمیسیون مشترک کاری از استادان وفرهنگیان حزب وحدت ، کار طرح وتدوین تشکیل علمی واداری دانشگاه بامیان آغاز وبعد از مدتها کار نفس گیر در تاریخ نهم جوزای هزار وسیصد وهفتاد وچهار باحضور ومیزبانی آقای خلیلی دبیرکل واعضای شورای مرکز ی حزب وحدت وحضور صبغت الله مجددی ریس جمهور اسبق کشور ،نمایندگان جنبش ملی و استادان دانشگاه کابل وبلخ در مرکز بامیان افتتاح گردیدبه تعبیر دیگر هزاره ها در آ ن زمان که وقت جنگ وزمانه نطامی گری بود برخلاف جریان آب شنا نموده و درعوض ساختن و پرداختن به جنگ و گسترش تنشهای نظامی، به عنوان یک راهکار علمی وهم خردمندانه برای صلح وآبادی کشور دانشگاه بامیان را به گونه اصولی و قانونی بنیاد می گذارندو اینک سالها بعد از آن زمانهای ملتهب و بی ثبات، می بینیم که اگرهزاره ها, ...ادامه مطلب
شهید عبدالعلی مزاری به تاریخ پنجم جوزای ۱۳۲۶هـ.خ. در قریۀ نانوایی[1] ولسوالی چهارکنت ولایت بلخ به دنیا آمده و در ۲۲ حوت ۱۳۷۳هـ.خ. توسط طالبان به شهادت رسیده است.[2] امااین چند جمله، تمام زندگی شهید مزاری نبوده ونیست.افکار، اندیشه ها، پیام، شخصیت وکارکردهای استاد مزاری را نمیتوانند بازتاب دهند. شخصیت متین وشکوهمند، ادبیات ویژۀ فرهنگی وسیاسی،شجاعت وابتکارات اجتماعی، موضعگیریها، مصاحبههاوپیامهای کتبی و تصویری بهجامانده از بابۀ شهید، نشان میدهند که ایشان یکی ازشخصیتهای متفاوت زمانهاش و از اندیشمندان بوده است که دربارۀ امور مختلف سیاسی، منازعات دیرپای وطن دیدگاهها و راهحلهای خودش را داشته استشناخت درست شخصیت بابه مزاری گرچند نیازی به بررسی دقیق و پژوهش بیشتر دارد و از عهدۀ این نوشته خارج است؛ با این هم، در این یادداشت که به مناسبت بیستوهشتمین سالیاد شهادت او تدوین شده است، کوشیدهام تا مرور گذرای داشته باشم به زندگی فرهنگی، سیاسی رهبر شهید. همچنین،اندیشه و نگاهی ایشان را در مورد مسائل اساسی، زندگی مدرن و نظامهای اداری راهگشاه در کشور نیز بیان کنم.بابه مزاری از نوجوانی تا رهبریبه نظر میرسد کار درست آن است تا زندگی رهبر شهید بابه مزاری را از نوجوانی تا رهبری، در چند مرحلۀ جداگانه مورد بررسی قرار دهیم و در لابهلای این بررسیها میتوانیم با اندیشه و نگاه او نسبت به مسائل فرهنگی، تاریخی، تمدنی و سیاسی آشنا شویم.الف. دوران جوانی، درس و تحصیل، عسکری، مبارزات فرهنگی و سیاسی (۱۳۴۴ تا ۱۳۵۸هـ.خ)ب. سازماندهیویارگیریهای تشکیلاتی (۱۳۵۸ تا ۱۳۶۵هـ.خ.)ج. تلاش و ساماندهی ساختارهای جدید سیاسی برای وحدت و انسجام هزارهها (۱۳۶۵ تا ۱۳۶۸)د. تلاش برای گسترش و تحکیم وحدت (۱۳۶۸ تا۱۳۷۱ , ...ادامه مطلب
بابه مزاری از مبارزات فرهنگی ـ سیاسی تا طرح نظام فدرالیبه جای مقدمهنظام فدرالی باگونههای متفاوت که دارد،امایکی از دستاوردهای تمدنی و جهان مدرن در حوزۀ سیاست و حکومتداری مدرن شمرده میشود. فدرالیسم یکی از موضوعات مهم و جذاب در اندیشۀ سیاسی معاصر است و میتوان آن را به عنوان یک راهکار خردمندانه و عقلانی جدید در راستای حل منازعههای دیرپای اجتماعی در بسیاری از کشورهای جهان قلمداد کرد. این شیوۀ حکومتداری یکی از راهحلهایی است که در جهان مدرن و جهانسومیها و حتی در کشورهای در حال منازعه، توسط اندیشمندان و سیاستمداران مطرح و روی آن تأکید شده است. فدرالیسم به عنوان یک مفهوم و ساختار مدرن، قابلدرک و تحلیل نیست، مگر با اندیشههای مدرن و مطالعۀ دقیق دربارۀ تاریخ و فرهنگ سیاسی مدرن. این یادداشت نیز نمیتواند به شرح اهمیت این موضوع( بابه مزاری از مبارزات فرهنگی وسیاسی تا طرح نظام فدارلی) بپردازد، مگر اینکه به طور فشرده باخاستگاه، شخصیت،اندیشه و مبارزات دوامدار بابه مزاری آشنایی ابتدایی داشته باشیم. برای رسیدن به این مأمول، زندگی مبارزاتی و تلاشهای فرهنگی و سیاسی بابه مزاری را به بررسی میگیرم. بابه مزاری بدون اینکه با الفاظ و تعریفهای معمولی از فدرالیسم سخن بگوید، به عنوان یک مصلح اجتماعی، با آگاهی وتسلط مطالعاتی که درامور سیاسی و تاریخی دارد به اصل مطلب و به گونۀ عینی و تجربی، فرهنگی و تاریخی فدرالیسم را راهحل قضیۀ کشورش یافته و برایجاد آن تأکید میکرد.یادآوریدر آغاز برای آشنایی ابتدایی با زندگی، شخصیت و اندیشۀ سیاسی رهبر شهید، استاد عبدالعلی مزاری، به طور فشرده و خلاصه و به ترتیب، مراحل زندگی رهبر شهید را از نوجوانی تا رهبری، به بازخوانی گرفته و در نهایت نگاه و دیدگاه , ...ادامه مطلب
تولد وتبلوریک فریاد (نگاهی به شخصیت ، افکارومبارزات رضایی غزنوی) سخن نخست هدف از این نوشته این است تا خوانندگان را با گوشه های اززندگی، شخصیت، افکارومبارزات یکی ازپیشگامان مبارزات فرهنگی وسیاسی هزاره ها در نیم قرن اخیر(محمد اسحاق رضایی غزنوی) آشنا نماید برای رسیدن به این هدف لازم است تا درآغاز فراز ونشیبهای جریان و جنبش مورد بررسی قرار گیرد که دراثرمبارزات امثال رضای هاپدید آمده است درپرتوی این بررسیها است که ضمن آشنا شدن با انگیزه ، اهداف و روشهای مبارزاتی مبارزان جریان مورد نظر به شناخت شخصیت وافکار پیشگامان چون رضایی غزنوی نیز نزدیکتر می شویمروایت وداوری مردم چگونه است ؟ازنگاه جامعه شناسی تاریخی مااز جوامع شمرده می شویم که دارای تاریخ شفاهی است لذا بجا است دراین ارتباط هم به روایت مردمی برخاسته ازپژوهشهای میدانی توجهه نمایم .روایت وداوری جمعی غیر قابل انکار امروزمردم ما مشعر بر این است که تلاشهای فرهنگی ومبارزات سیاسی هزاره ها درنیم قرن اخیر ، سالها است که به یکی ازجریانهای مطرح سیاسی ، مردمی و گفتمانهای پرجاذبه نواندیشان ودانش آموختگان درافغانستان، تبدیل شده است مبارزان اولیه جامعه هزاره درنیم قرن اخیر،اهداف وآرمانهای را طرح نموده اند که هنوزهم برای نسل جدید وتحصیل کرده ما انگیزه آفرین وپرجاذبه استند ولذا به جریان تبدیل شده است که درادبیات فعلی کشورما به جریان عدالت طلبانه معروف وشناخته می شودنام شکوهمند عدالت ( هزاره ) است جالب اینست که این نهضت وجنبش مردمی و عدالت خواهانه درعصرنا امیدیها ودردامن ملتی متولد گردید که همیشه مورد تبعیض وستم سیستماتیک،کشتاروقتل عامها قرارداشته است.این جریان درآغاز وبنابر بعض از روایتها در قامت افراد وشخصیتهای , ...ادامه مطلب
هزاره ها دراسکاندیناوی،این کتاب بر اساس زحمات فراوان "رضا ضیایی" مهاجر افغان و هزاره تبارِ که در سویدن اقامت گزیده اند، نگاشته شده است. روایت کلی از وضعیت هزاره ها در افغانستان، منشاء تباری هزاره ها، علل و دلایل مهاجرت هزاره ها به کشورهای اروپایی , ...ادامه مطلب
اخیرا نوشته به قلم اقای مسعود قیام وبا عنوان ( نیاکان من محور جدال در افغانستان ) در سایت کابل پرس نشر گر دیده است که ظا هرا به نقد و محکومیت حا کمیت های گزشته پر داخته است. اما در متن ان زیرکانه به موارد دیگر اشاره رفته است که هم بیان گر چا لاکی اقای قیام می باشد و هم باعث تأسف تعداد زیاد از مردم گشته است- نبشته فعلی ما در همین مورد وپیرامون مقاله اقای قیام به تحریر امده است. ( مسعود قیام) روز نامه نویس وخبرنگار عصر هجوم طالبان نکتای دار در کشور و از روشنفکران طراز نوین و خواهان ملت سازی در افغانستان می باشند - برای روشن شدن منظور مان نا گزیر از بیان یک اشاره هستیم، بدین قرار به یاد داریم که: در زمان حکومت ترکی الی نجیب روشنفکران تحصیل کرده افغانی هر چه می توانیستند - ظابط وصا حب منصبان نظامی وقهرمان جنگ ونبرد تولید می نمود ند- ودر دوره جدید ظاهرا حا کمیت دریافته که به ابزار دیگر نیاز است. لذا هر چه توانیست ژور نالیست ازاد ودمو کرات به وجود اورد ه است. اما در کل برای تامین یک هدف - یعنی تحکیم حا کمیت وتعمیق ریشه های در حال فرسایش اقتدار وانحصار قومی - این دسته از روشنفکران که مسولیت طراحی تفکر واستراتیژی کلان و دراز مدت دولت را به عهده دارند. کسانی هستند که همانند ترکی وحفیظ الله امین عمل می کنند - وهمانند انها ملت متحد ومترقی می خواهند اما با شعار هایی متفاوت و از , ...ادامه مطلب
این نوشته،فصل از یاد رفته ، ضمن بررسی رویکرد فراموش گری نسبت به حوادث زمان وبعد ازکودتای ثور، زیان وعوامل از یاد رفتن، درباره مناسبات کودتا گران با مردم وشخصیتهای هزاره نیز پردا خته است . واقعیت اینست که امروزه حوزه پژوهش و بررسیهای فرهنگی،سیاسی جامعه افغانستانی و هزاره ها از یاد آ وری وتحلیل حوادث روزگاران کودتای هفت ثور که از جمله مراحل مهم وحساس کشور ما است خالی و نسبت به پی آ مدها و عوارض ناشی از آن حساسیت وتوجهه مناسب ، نشان داده نمی شود. بی پروایی به یک فصل پرحادثه ،اثر گذار وپیچیده ضمن اینکه نشانه گریز ازواقعیتهای تاریخی ما است می تواند برای ما نا گوار ونا بخشودنی هم تمام شود ونسل امروز وفردای ما هم به یک فضای نا خوانا و تاریک روبرو میگردد .از یاد بردن اعمال ورفتارحکومتهای معاصر به ویژه حکمرانان برآ مده از سراب کودتا به علاوه اینکه دفن نمودن بخش مهم از تاریخ کشور ومردم ، خصوص رویداد ها و تحولات مر بوط به هزاره ها می باشد ، چه بسا باعث جان گرفتن وفربه شدن دو باره استبداد،طولانی شدن پروژه بحران وتخریب در افغانستان می گردد. از یاد بردن حوادث این فصل به علاوه آنچه گفت شد سبب می شود تا بازهم تفکر نفرت ، جزمیت و خیانت درکشور تجدید وتقویت گردیده و پندارهای توطه و توهم به عنوان روح مسلط و حاکم در راوبط ومناسبات اجتماعی به حیات منفی ومضر خود ادامه بدهد و آ نگاه قاتلان ملت به, ...ادامه مطلب
کودتای خونین وقهرآمیز هفتم ثور ۱۳۵۷ که توسط بخش مشخص از نظامیان وابسته به حزب دمو کراتیک خلق به وقوع پیوست ، اولین ومهمترین پیام و پیامد آ ن افراطیت و جزمگرایی ، تبعیض و خشونت، کینه ورزی و انتقامجوی از باورهای فرهنگی ودینی،افکار و ارزشهای ملی، انتقام جوی از بخشهی بزرگ و اکثریت ملت افغانستان بود. این کودتا، هر چه ، بیشتر به شورش جنون آ میز و عقده مندانه ی می ماند که توسط تعداد انسانهای ما جراجو و جاه طلب، طرح و عملی گردیده ، اعمال و کردار گردانندگان کودتا ثابت نمود که کودتا گران بیشتر به دیوانگان مست می ماندند که برای رسیدن به قدرت از هیچ عمل زیشت و سفیهانه، دریغ نداشتند، اعمال افراطی و تصمیمات کودکانه آ نهادر حقیقت باز تاب دهنده آ ن بود که گردانندگان اصلی کودتا دارای امراض جنون و جاه طلبی وعقده های روانی بودند. آ نها با صدور فرمانهای عقده مندانه و نفرت آ ور، افکار واعمال نفرت انگیز شان افغانستان را بسوی فاجعه بزرگ و پرتگاهی بی باز گشت به پیش راندندند. یاد آ وری از هریک اعمال وکردار ترکی و حفیظ الله امین در این مقال شدنی نیست ولی آ نها درکل وبه اعتراف عقلای و محققان داخلی وخارجی مجموعه ی شرور بودند که جز بکشتار انسانها و دشمنان موهوم ، فرضی وخود ساخته فکر نمی نمودند.لذا با احساس نفرت و کینه غیر انسانی در اولین روزهای به قدرت رسیدن شان ، یکبارگی و همانند هیولای مر, ...ادامه مطلب
یش از هر چیزی پسندیده خواهد بود تا در باره رخداد ها ی دره صوف، قیام یا حماسه که آفریده شده است، کمی باز ترازگذشته ، واقعی ومستند سخن گفته و تحلیل نمایم. ولی یادآوری این نکته هم ضرور است که تا هنوز به خاطرعدم تمایل ما به تفکر و اندیشیدن ،در باره مسایل ومفاهم مهم اجتماعی ، پدیده های مبارزاتی وانقلابی ،،سیاسی وتاریخی به ویژه شناخت دقیق و روشن از حماسه و نهضت مردم دره صوف ، بها ندادن به امور وابزار جامعه شناسانه از رخداد تحول ساز سال هزار وسیصد و پنجا وهفت خورشیدی منطقه دره صوف تعریف روشن ومشخصی ارایه نتوانسته ایم ، یعنی ما ازآنچه سخن گفته وبه آن افتخارمی نمایم درحقیقت نتوانسته ایم ، رمز کشایی و چهره نمایی نمایم. به همین جهت گرفتار شعار زدگی و تعبیر وتعریف مقلدانه وایستا شده ایم . وبه تکرار سخنان چون دره صوف آغاز گر انقلاب ،سرزمین مقاومت ورشادت ، مرد خیز و قهرمان پرور ..پرداخته ایم .چقدر خوب خواهد بود که ما بعد از گذشت نزدیک به چهار دهه ازآغاز وپایان آن رخداد کمیاب ومردمی دراول آگاهانه تصمیم بگریم که با تکیه بر اسناد ومدارک موثق وگفته های همان نسل که حماسه آفریدند از آن نهضت وحماسه ، بر نامه ها و آهدافش اگر در آن زمان مطرح شده ، شناخت دقیق بدست آوریم وسپس با منطق روشن ، تحلیل درست وجامعه شناسانه از آن تعبیر نموده و به معرفی اش همت گماریم.اما یک مهم را , ...ادامه مطلب